beygare - بیغاره
beygare - بیغاره maddesi sözlük listesi
بیغاره Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ / رِ ] (اِ) ملامت و سرزنش.
(فرهنگ اسدی). بیغار. (جهانگیری)
(رشیدی) (سروری) (برهان) (آنندراج). طعن.
طعنه. ملامت. عذل. شماتت. نکوهش.
سرزنش. سرزنشت. سرکوفت. لوم. منت که
نهد عطادهنده عطایافته را. (یادداشت
مؤلف):
نه بیغاره دیدند بر بدکنش
نه درویش را ...
(فرهنگ اسدی). بیغار. (جهانگیری)
(رشیدی) (سروری) (برهان) (آنندراج). طعن.
طعنه. ملامت. عذل. شماتت. نکوهش.
سرزنش. سرزنشت. سرکوفت. لوم. منت که
نهد عطادهنده عطایافته را. (یادداشت
مؤلف):
نه بیغاره دیدند بر بدکنش
نه درویش را ...