Harâr - حرار
Harâr - حرار maddesi sözlük listesi
حرار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حِ ] (ع ص، اِ) جِ حَرّة. زمین های
سنگلاخ سوخته. || جِ حَرّان و حَرّی ََ.
|| جِ حُر. (منتهی الارب). || ج حِرّة. و در
جزیرةالعرب بسیار بدین ...
سنگلاخ سوخته. || جِ حَرّان و حَرّی ََ.
|| جِ حُر. (منتهی الارب). || ج حِرّة. و در
جزیرةالعرب بسیار بدین ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ ] (ع اِمص) آزادی.
|| آزادمردی. (منتهی الارب). || (مص)
آزاد شدن. (زوزنی): و مارد من بعد الحرار
عتیق. (از اقرب الموارد). || احیا گشتن.
|| آزادمردی. (منتهی الارب). || (مص)
آزاد شدن. (زوزنی): و مارد من بعد الحرار
عتیق. (از اقرب الموارد). || احیا گشتن.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حُ ] (اِخ) پشته هائی است در زمین
سلول. (مراصدالاطلاع) (معجم البلدان).
|| نام محلی است قریب به جحفه.
خواندمیر گوید: در این سال (دوم هجری)
حضرت رسول سعدبن ابی وقاص را با بیست
کس از مهاجران بقصد ...
سلول. (مراصدالاطلاع) (معجم البلدان).
|| نام محلی است قریب به جحفه.
خواندمیر گوید: در این سال (دوم هجری)
حضرت رسول سعدبن ابی وقاص را با بیست
کس از مهاجران بقصد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ ] (اِخ) نام شهری است در قسمت
شرقی آفریقا در نزدیکی خلیج عدن، و در
۳۵۰هزارگزی جنوب غربی شهر بربر، در
۲۸۰هزارگزی جنوب غربی زیلع، در ۴۸،
۲۲، ۹۰ عرض شمالی و ۶، ۴۰ طول شرقی
جا دارد و ۱۷۰۰ ...
شرقی آفریقا در نزدیکی خلیج عدن، و در
۳۵۰هزارگزی جنوب غربی شهر بربر، در
۲۸۰هزارگزی جنوب غربی زیلع، در ۴۸،
۲۲، ۹۰ عرض شمالی و ۶، ۴۰ طول شرقی
جا دارد و ۱۷۰۰ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) رازی. شیخ ابومحمد
عبداللََّه بن محمد حرار رازی. مستوفی او را در
عداد مشایخ که تابع تابع تابعان صحابه
بوده اند یاد کرده گوید: بزمان مکتفی باللََّه
عباسی در ۲۹۰ هـ . ق. درگذشت. از ...
عبداللََّه بن محمد حرار رازی. مستوفی او را در
عداد مشایخ که تابع تابع تابعان صحابه
بوده اند یاد کرده گوید: بزمان مکتفی باللََّه
عباسی در ۲۹۰ هـ . ق. درگذشت. از ...
Harâr - حرار diğer yazımlar
Sıradaki maddeler
Latin göre sıradaki maddeler