Harrani - حرانی
Harrani - حرانی maddesi sözlük listesi
حرانی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (ص نسبی) نسبت به
حران. عده ای از رجال بدین نسبت شهرت
دارند. ولیکن فیروزآبادی در قاموس گوید: و
النسبة الیه [ حران ] حرنانی و لاتقل حرانی و
ان کان قیاساً، و شارح زبیدی ...
حران. عده ای از رجال بدین نسبت شهرت
دارند. ولیکن فیروزآبادی در قاموس گوید: و
النسبة الیه [ حران ] حرنانی و لاتقل حرانی و
ان کان قیاساً، و شارح زبیدی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) یکی از مشاهیر
پزشکان اسلام است. در اواسط قرن سوم
هجری در زمان محمدبن عبدالرحمان از
ملوک اموی اندلس میزیسته است. اصلاً
حرانی بوده به اندلس رفته و در قرطبه مسکن
گزیده، برای تسکین دردها شربتی ...
پزشکان اسلام است. در اواسط قرن سوم
هجری در زمان محمدبن عبدالرحمان از
ملوک اموی اندلس میزیسته است. اصلاً
حرانی بوده به اندلس رفته و در قرطبه مسکن
گزیده، برای تسکین دردها شربتی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) ابراهیم بن سنان بن
ثابت بن قرةبن مروان بن ثابت حرانی بغدادی.
پزشک صابئی متوفی ۳۳۵ هـ . ق. او راست:
زبدةالحکم من الحکمة. اغراض کتاب
مجسطی. تفسیر مقالهٔ نخستین از مخروطات.
کتاب آلات الظلال. کتاب ...
ثابت بن قرةبن مروان بن ثابت حرانی بغدادی.
پزشک صابئی متوفی ۳۳۵ هـ . ق. او راست:
زبدةالحکم من الحکمة. اغراض کتاب
مجسطی. تفسیر مقالهٔ نخستین از مخروطات.
کتاب آلات الظلال. کتاب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) احمدبن ابی الفتح بن
ابی بکر اصفهانی، مکنی به ابوالشکر. از
ابوالعباس احمدبن محمدبن حسین خیاط و
ابوالقاسم عبدالرحمان بن ابی عبداللََّه بن منده و
محمودبن جعفر کوسج و جز ایشان حدیث
...
ابی بکر اصفهانی، مکنی به ابوالشکر. از
ابوالعباس احمدبن محمدبن حسین خیاط و
ابوالقاسم عبدالرحمان بن ابی عبداللََّه بن منده و
محمودبن جعفر کوسج و جز ایشان حدیث
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) احمدبن حمدان بن
شبیب بن حمدان بن محمود حرانی، ملقب به
نجم الدین و مکنی به ابوعبداللََّه نمیری حنبلی.
در حران به سال ۶۰۳ هـ . ق. بزاد و در قاهره به
سال ۶۹۵ ...
شبیب بن حمدان بن محمود حرانی، ملقب به
نجم الدین و مکنی به ابوعبداللََّه نمیری حنبلی.
در حران به سال ۶۰۳ هـ . ق. بزاد و در قاهره به
سال ۶۹۵ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) احمدبن عبداللََّه بن
میسرة. ساکن نهاوند بود و از یحیی بن سلیمان
روایت کند. حدیثهای مخدوش دارد.
(سمعانی).
میسرة. ساکن نهاوند بود و از یحیی بن سلیمان
روایت کند. حدیثهای مخدوش دارد.
(سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) احمدبن یونس. یکی
از اطبای معروف و مشهور اندلس است. در
زمان عبدالرحمان ثالث ملقب به ناصر به
مشرق سفر کرد و به بغداد آمد. در اینجا علم
پزشکی را از ثابت بن سنان ...
از اطبای معروف و مشهور اندلس است. در
زمان عبدالرحمان ثالث ملقب به ناصر به
مشرق سفر کرد و به بغداد آمد. در اینجا علم
پزشکی را از ثابت بن سنان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) ثابت بن سنان بن
ابراهیم بن زهرون. پزشک بغدادی. (هدیة
العارفین ج ۱ ص ۲۴۸). و رجوع به
ابوالحسن حرانی شود.
ابراهیم بن زهرون. پزشک بغدادی. (هدیة
العارفین ج ۱ ص ۲۴۸). و رجوع به
ابوالحسن حرانی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) ثابت بن سنان بن
قرةبن هارون. پزشک صابئی مکنی به
ابوالحسن. متوفی ۳۶۵ هـ . ق. او راست:
کتاب التاریخ که وقایع سالهای ۲۹۵-۳۶۳
هـ . ق. را گرد آورده است. (هدیة ...
قرةبن هارون. پزشک صابئی مکنی به
ابوالحسن. متوفی ۳۶۵ هـ . ق. او راست:
کتاب التاریخ که وقایع سالهای ۲۹۵-۳۶۳
هـ . ق. را گرد آورده است. (هدیة ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) حسن بن محمدبن
ابی معشر حرانی، مکنی به ابوعروة. حافظ
امام است. او راست: «تاریخ الجزیرة». در
ذیحجهٔ ۳۱۸ هـ . ق. به نودوشش سالگی
درگذشت. (معجم البلدان) (سمعانی).
ابی معشر حرانی، مکنی به ابوعروة. حافظ
امام است. او راست: «تاریخ الجزیرة». در
ذیحجهٔ ۳۱۸ هـ . ق. به نودوشش سالگی
درگذشت. (معجم البلدان) (سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) سلمان بن سیف بن
یحیی بن درهم، مکنی به ابوداود. از سعیدبن
سرخ و یزیدبن هارون روایت کند. و گروهی
از وی روایت کنند. در حران به روز شنبه نیمهٔ
شعبان ۲۹۶ هـ . ...
یحیی بن درهم، مکنی به ابوداود. از سعیدبن
سرخ و یزیدبن هارون روایت کند. و گروهی
از وی روایت کنند. در حران به روز شنبه نیمهٔ
شعبان ۲۹۶ هـ . ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) سلیمان بن عبداللََّه بن
محمدبن سلیمان ابی داود، مکنی به ابوایوب.
از ابونعیم کوفی روایت کند. و نیز راوی جد
خود بود. و ابوعروهٔ حرانی از وی روایت کند.
در ۸ شوال ۲۶۳ هـ . ق. ...
محمدبن سلیمان ابی داود، مکنی به ابوایوب.
از ابونعیم کوفی روایت کند. و نیز راوی جد
خود بود. و ابوعروهٔ حرانی از وی روایت کند.
در ۸ شوال ۲۶۳ هـ . ق. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) سلیمان بن عمربن
سالم بن المشد حرانی، ملقب به جمال الدین،
مکنی به ابوالربیع حنبلی. متوفی ۶۲۲ هـ . ق.
او راست: اعتقاد اهل حران. الراجح
فی الاصول. صرف الالتباس عن بدیعة
قرائةالاخماس. نفی الآفات عن ...
سالم بن المشد حرانی، ملقب به جمال الدین،
مکنی به ابوالربیع حنبلی. متوفی ۶۲۲ هـ . ق.
او راست: اعتقاد اهل حران. الراجح
فی الاصول. صرف الالتباس عن بدیعة
قرائةالاخماس. نفی الآفات عن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) سنان بن ابی الفتح
حرانی بغدادی حاسب. او راست:
حساب المکعبات. شرح جبر و مقابلهٔ
خوارزمی. شرح جمع و تفریق خوارزمی.
کتاب التحت در حساب هندی. الجمع و
التفریق. الوصایا. (هدیة العارفین ج ۱ ص
۴۱۰ از ...
حرانی بغدادی حاسب. او راست:
حساب المکعبات. شرح جبر و مقابلهٔ
خوارزمی. شرح جمع و تفریق خوارزمی.
کتاب التحت در حساب هندی. الجمع و
التفریق. الوصایا. (هدیة العارفین ج ۱ ص
۴۱۰ از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) سنان بن ثابت بن قرة
پزشک حرانی، مکنی به ابوسعید. در ۳۳۱
هـ . ق. در بغداد درگذشت. مسیحی بود و اسلام
آورد. او راست: رساله ای برای ابن رایق.
رساله ای برای ابوالحسن علی بن ...
پزشک حرانی، مکنی به ابوسعید. در ۳۳۱
هـ . ق. در بغداد درگذشت. مسیحی بود و اسلام
آورد. او راست: رساله ای برای ابن رایق.
رساله ای برای ابوالحسن علی بن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) شبیب بن حمدان بن
شبیب کحال طبیب، تقی الدین ابوعبدالرحمان
حرانی حنبلی، ساکن قاهره. در ۶۲۱ هـ . ق.
متولد شد و در ۶۹۵ هـ . ق. درگذشت. او
راست: دیوان شعر. (هدیة العارفین ج ...
شبیب کحال طبیب، تقی الدین ابوعبدالرحمان
حرانی حنبلی، ساکن قاهره. در ۶۲۱ هـ . ق.
متولد شد و در ۶۹۵ هـ . ق. درگذشت. او
راست: دیوان شعر. (هدیة العارفین ج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) عبدالاحدبن محمدبن
عبدالاحد حرانی، مکنی به ابوالمحاسن
حنبلی. در حلب به سال ۸۰۳ هـ . ق.
درگذشت. او راست: کافیةالقاری فی فنون
المقاری در قراآت قرآن. (هدیة العارفین ج ۱
ص ۴۹۳).
عبدالاحد حرانی، مکنی به ابوالمحاسن
حنبلی. در حلب به سال ۸۰۳ هـ . ق.
درگذشت. او راست: کافیةالقاری فی فنون
المقاری در قراآت قرآن. (هدیة العارفین ج ۱
ص ۴۹۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) عبدالرحیم بن احمد،
مکنی به ابوطیب بغدادی کاتب ادیب. او
راست: کتاب البلاغة. کتاب الرسائل. (هدیة
العارفین ج ۱ ص ۵۵۹ از فهرست).
مکنی به ابوطیب بغدادی کاتب ادیب. او
راست: کتاب البلاغة. کتاب الرسائل. (هدیة
العارفین ج ۱ ص ۵۵۹ از فهرست).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) عبدالقادربن
عبدالقاهربن عبدالمنعم بن محمدبن حمدبن
سلامة حرانی، ملقب به ناصح الدین و مکنی به
ابوالفرج، مفتی حنبلی. در ۵۶۴ هـ . ق. متولد
شده و در ۶۳۴ هـ . ق. درگذشته است. او
راست: ...
عبدالقاهربن عبدالمنعم بن محمدبن حمدبن
سلامة حرانی، ملقب به ناصح الدین و مکنی به
ابوالفرج، مفتی حنبلی. در ۵۶۴ هـ . ق. متولد
شده و در ۶۳۴ هـ . ق. درگذشته است. او
راست: ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) عبداللطیف بن
عبدالمنعم بن علی بن نصر حرانی، مکنی به
ابوالفرج حنبلی محدث. در ۶۷۲ هـ . ق.
درگذشت. او راست: ثمانیةالنجیب در
حدیث. سباعیات النجیب. (هدیة العارفین ج ۱
ص ۶۱۶).
عبدالمنعم بن علی بن نصر حرانی، مکنی به
ابوالفرج حنبلی محدث. در ۶۷۲ هـ . ق.
درگذشت. او راست: ثمانیةالنجیب در
حدیث. سباعیات النجیب. (هدیة العارفین ج ۱
ص ۶۱۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) عبدالمنعم بن نصربن
یعقوب بن احمدبن علی مقری، مکنی به
ابومطهر حرانی جوباری شامکانی. از اهل
اصفهان از محلهٔ حران که از محال جوبار
است، می بود. و شامکان از قرای نیشابور
است. وی شیخی ...
یعقوب بن احمدبن علی مقری، مکنی به
ابومطهر حرانی جوباری شامکانی. از اهل
اصفهان از محلهٔ حران که از محال جوبار
است، می بود. و شامکان از قرای نیشابور
است. وی شیخی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) علی بن علان بن
عبدالرحمان حرانی حافظ، مکنی به
ابوالحسن. او راست: «تاریخ الجزیرة». و از
ابویعلی موصلی و ابوبکر محمدبن احمدبن
شیبة البغدادی و ابوبکر محمدبن علی
الباغندی و محمدبن جریر و از ...
عبدالرحمان حرانی حافظ، مکنی به
ابوالحسن. او راست: «تاریخ الجزیرة». و از
ابویعلی موصلی و ابوبکر محمدبن احمدبن
شیبة البغدادی و ابوبکر محمدبن علی
الباغندی و محمدبن جریر و از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) علی بن عمربن
احمدبن عماربن عبدوس حرانی فقیه حنبلی
واعظ. متولد ۵۰۱ هـ . ق. و متوفی ۵۵۶ هـ . ق.
او راست: تفسیر قرآن. مجالس الوعظ.
المذهب فی المذهب. (هدیة العارفین ج ۱ ص ...
احمدبن عماربن عبدوس حرانی فقیه حنبلی
واعظ. متولد ۵۰۱ هـ . ق. و متوفی ۵۵۶ هـ . ق.
او راست: تفسیر قرآن. مجالس الوعظ.
المذهب فی المذهب. (هدیة العارفین ج ۱ ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) عمربن یونس. یکی
از اطبای اندلس و برادر احمدبن یونس است.
در عصر عبدالرحمان ناصر با برادرش به بغداد
رحلت نموده، از ثابت بن سنان بن ثابت بن قره
فن طبابت، و از ابن وصیف ...
از اطبای اندلس و برادر احمدبن یونس است.
در عصر عبدالرحمان ناصر با برادرش به بغداد
رحلت نموده، از ثابت بن سنان بن ثابت بن قره
فن طبابت، و از ابن وصیف ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) کلاب بن حمزه،
مکنی به ابوالهندام نحوی. ابن ندیم در فهرست
گوید: در خدمت قاسم بن عبداللََّه درآمد و او را
ستود. او راست: الاراکة. الجامع فی النحو. ما
تلحن فیه العامة. (هدیة العارفین ج ۱ ...
مکنی به ابوالهندام نحوی. ابن ندیم در فهرست
گوید: در خدمت قاسم بن عبداللََّه درآمد و او را
ستود. او راست: الاراکة. الجامع فی النحو. ما
تلحن فیه العامة. (هدیة العارفین ج ۱ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) محب الدین
ابوالبرکات عبدالسلام حرانی. او راست:
«المنتقی فی الاحکام الشرعیة من کلام
خیرالبریة» که با شرح آن مسمی به «نزل من
أتقی بکشف احوال المنتقی» مرتب بر یک
فاتحه و سه افادة و ...
ابوالبرکات عبدالسلام حرانی. او راست:
«المنتقی فی الاحکام الشرعیة من کلام
خیرالبریة» که با شرح آن مسمی به «نزل من
أتقی بکشف احوال المنتقی» مرتب بر یک
فاتحه و سه افادة و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ رْ را ] (اِخ) مخلدبن یزید، مکنی
به ابوالحسن یا ابویحیی. از ثوری و ابن جریج
روایت کند. و عبدالحمیدبن محمد حرانی از
وی روایت کند. در ۱۹۳ هـ . ق. درگذشت.
(سمعانی).
به ابوالحسن یا ابویحیی. از ثوری و ابن جریج
روایت کند. و عبدالحمیدبن محمد حرانی از
وی روایت کند. در ۱۹۳ هـ . ق. درگذشت.
(سمعانی).