tebrizi - تبریزی
tebrizi - تبریزی maddesi sözlük listesi
تبریزی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (ص نسبی، اِ) ج، تبارزه.
منسوب است به تبریز که از بلاد آذربایجان
است و جمعی کثیر از علما بدانجا انتساب
دارند. (انساب سمعانی). هرچیز یا کسی که
منسوب به تبریز است. (فرهنگ نظام).
منسوب به شهر تبریز. (ناظم ...
منسوب است به تبریز که از بلاد آذربایجان
است و جمعی کثیر از علما بدانجا انتساب
دارند. (انساب سمعانی). هرچیز یا کسی که
منسوب به تبریز است. (فرهنگ نظام).
منسوب به شهر تبریز. (ناظم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِ) درخت تبریزی. درخت
سپیدار. (ناظم الاطباء). درختی است از
جنس کبوده و بسیار بلند و کم قطر. (فرهنگ
نظام). از جنس سپیدار و در تیرهٔ بیدها.
جنسهای سپیدار متعدد است مانند
کبوده و تبریزی . (گیاه شناسی گل ...
سپیدار. (ناظم الاطباء). درختی است از
جنس کبوده و بسیار بلند و کم قطر. (فرهنگ
نظام). از جنس سپیدار و در تیرهٔ بیدها.
جنسهای سپیدار متعدد است مانند
کبوده و تبریزی . (گیاه شناسی گل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِ) قسمی از زردآلو است که
گویا اول تخمش را از تبریز بجاهای دیگر
بردند. (فرهنگ نظام).
گویا اول تخمش را از تبریز بجاهای دیگر
بردند. (فرهنگ نظام).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِ) وزنی معادل ششصد و
چهل مثقال. منی معادل چهل سیر.
داعی الاسلام آرد: من تبریز که یک مقیاس
وزن ایران است برای کشیدن اجناس که
تقسیم بر چهار چارک میشود، هر چارک ده
سیر و هر سیر ...
چهل مثقال. منی معادل چهل سیر.
داعی الاسلام آرد: من تبریز که یک مقیاس
وزن ایران است برای کشیدن اجناس که
تقسیم بر چهار چارک میشود، هر چارک ده
سیر و هر سیر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) نام جامعی است در
کرمان. حمداللََّه مستوفی در تعیین ولایت
کرمان... آرد: ... جامع تبریزی را تورانشاه
سلجوقی ساخت. (نزهةالقلوب چ گای
لیسترانج ص ۱۴۰).
کرمان. حمداللََّه مستوفی در تعیین ولایت
کرمان... آرد: ... جامع تبریزی را تورانشاه
سلجوقی ساخت. (نزهةالقلوب چ گای
لیسترانج ص ۱۴۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) نام وی اظهر، ملقب به
استاد استادان از افاضل زمان و صاحب
کمالات و در خدمت حکیم جعفر مدتها به
کسب علوم و فضایل متنوعه پرداخته و در یاد
گرفتن خط اهتمام تمام بکار برده پس ...
استاد استادان از افاضل زمان و صاحب
کمالات و در خدمت حکیم جعفر مدتها به
کسب علوم و فضایل متنوعه پرداخته و در یاد
گرفتن خط اهتمام تمام بکار برده پس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) ابراهیم بن اسحاق بن
سلیمان... و او را سیروزی هم گفته اند. او
راست: اسرارالسرور بالوصول الی عین النور،
در شرح النصوص تألیف صدرالدین قونوی.
(اسماء المؤلفین ج ۱ ستون ۱۹).
سلیمان... و او را سیروزی هم گفته اند. او
راست: اسرارالسرور بالوصول الی عین النور،
در شرح النصوص تألیف صدرالدین قونوی.
(اسماء المؤلفین ج ۱ ستون ۱۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) ابراهیم بن کواهان مکنی
به ابواسحاق از مشایخ عرفان است که بسال
۲۷۷ هـ . ق. در تبریز درگذشت. (تاریخ گزیده
چ برون ص ۷۷۲).
به ابواسحاق از مشایخ عرفان است که بسال
۲۷۷ هـ . ق. در تبریز درگذشت. (تاریخ گزیده
چ برون ص ۷۷۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) ابومحمد. از مورخین
اوائل قرن ششم هجرت بوده و تاریخ طبری
مشهور را که از بدو خلقت تا سال سیصد و نهم
هجرت بنام تاریخ الامم و الملوک بقید تحریر
آورده، از عربی به فارسی ترجمه ...
اوائل قرن ششم هجرت بوده و تاریخ طبری
مشهور را که از بدو خلقت تا سال سیصد و نهم
هجرت بنام تاریخ الامم و الملوک بقید تحریر
آورده، از عربی به فارسی ترجمه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) اسماعیل بدرالدین
مکنی به ابوالمعمر التبریزی. محدث است و
بسال ۶۰۱ هـ . ق. درگذشت. او راست: کتاب
اربعین در حدیث و کتاب الانوار.
(اسماءالمؤلفین ج ۱ ستون ۲۱۱).
مکنی به ابوالمعمر التبریزی. محدث است و
بسال ۶۰۱ هـ . ق. درگذشت. او راست: کتاب
اربعین در حدیث و کتاب الانوار.
(اسماءالمؤلفین ج ۱ ستون ۲۱۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) امین الدین مظفربن
ابی الخیر محمدبن مؤیدالدین اسماعیل بن
علی الوارانی الشافعی مکنی به ابوالثناء. وی
بمدرسهٔ نظامیهٔ بغداد معید (مقرر) بود. و
مشهور به تبریزی است. به مصر رفت و سپس
به شهر خود بازگشت. ...
ابی الخیر محمدبن مؤیدالدین اسماعیل بن
علی الوارانی الشافعی مکنی به ابوالثناء. وی
بمدرسهٔ نظامیهٔ بغداد معید (مقرر) بود. و
مشهور به تبریزی است. به مصر رفت و سپس
به شهر خود بازگشت. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) بدل بن ابی المعتمر
التبریزی ملقب به بدرالدین الحافظ. وی بسال
۶۳۶ هـ . ق. درگذشت. او راست: تحفةالاولیاء
فی ذکر حال سیدالاتقیاء. (اسماءالمؤلفین ج ۱
ستون ۲۳۱).
التبریزی ملقب به بدرالدین الحافظ. وی بسال
۶۳۶ هـ . ق. درگذشت. او راست: تحفةالاولیاء
فی ذکر حال سیدالاتقیاء. (اسماءالمؤلفین ج ۱
ستون ۲۳۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) بشیربن ابی بکر
بن حامدبن سلیمان بن یوسف الزینی ملقب به
نجم الدین النعمانی التبریزی الشافعی. ساکن
مکهٔ مکرمه بود. بسال ۵۷۰ متولد شد و بسال
۶۴۶ هـ . ق. درگذشت.او راست: تفسیر قرآن
در چند ...
بن حامدبن سلیمان بن یوسف الزینی ملقب به
نجم الدین النعمانی التبریزی الشافعی. ساکن
مکهٔ مکرمه بود. بسال ۵۷۰ متولد شد و بسال
۶۴۶ هـ . ق. درگذشت.او راست: تفسیر قرآن
در چند ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) جمال الدین یوسف بن
محمود سرائی الاصل معروف به تبریزی
شافعی. متوفی بسال ۸۰۴ هـ . ق. او راست:
حاشیه برکشاف زمخشری. شرح الاربعین
للنووی در حدیث. شرح منهاج الوصول الی
علم الاصول للبیضاوی. (از اسماءالمؤلفین ...
محمود سرائی الاصل معروف به تبریزی
شافعی. متوفی بسال ۸۰۴ هـ . ق. او راست:
حاشیه برکشاف زمخشری. شرح الاربعین
للنووی در حدیث. شرح منهاج الوصول الی
علم الاصول للبیضاوی. (از اسماءالمؤلفین ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) حاجی ملاعلی بن
عبداللََّه علیاری. رجوع به علیاری و ریحانة
الادب ج ۱ ص ۲۰۳ و ج ۳ صص ۱۲۲ -
۱۲۴ شود.
عبداللََّه علیاری. رجوع به علیاری و ریحانة
الادب ج ۱ ص ۲۰۳ و ج ۳ صص ۱۲۲ -
۱۲۴ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) حاجی میرزاقاسم. از
خطاطان مشهور است. متوفی بسال ۱۲۹۰
هـ . ق. در اسکندریه. رجوع به پیدایش خط و
خطاطان ص ۴۵۸ و ریحانة الادب ج ۱
ص ۲۰۴ شود.
خطاطان مشهور است. متوفی بسال ۱۲۹۰
هـ . ق. در اسکندریه. رجوع به پیدایش خط و
خطاطان ص ۴۵۸ و ریحانة الادب ج ۱
ص ۲۰۴ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) حاجی میرزا لطفعلی بن
میرزا احمدبن لطفعلی بن محمد صادق
تبریزی مغانی. از علماء تبریز که از صاحب
ریاض و پدر خود میرزا احمد مجتهد اخذ
مراتب علمیه نمود، آنگاه از نجف به
آذربایجان مراجعت کرد ...
میرزا احمدبن لطفعلی بن محمد صادق
تبریزی مغانی. از علماء تبریز که از صاحب
ریاض و پدر خود میرزا احمد مجتهد اخذ
مراتب علمیه نمود، آنگاه از نجف به
آذربایجان مراجعت کرد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) حجةالاسلام
میرزامحمدتقی. رجوع به حجةالاسلام و
ریحانة الادب ج ۱ ص ۳۱۳ شود.
میرزامحمدتقی. رجوع به حجةالاسلام و
ریحانة الادب ج ۱ ص ۳۱۳ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) خواجه تاج الدین
جیلان تبریزی وزیر سلطان محمد خدابنده.
در تاریخ گزیده (چ برون ص ۵۹۸ و
صص ۶۰۶) حبلان تبریزی، و در دیگر کتب
حبیلان آمده. رجوع به تاج الدین علیشاه
جیلانی شود.
جیلان تبریزی وزیر سلطان محمد خدابنده.
در تاریخ گزیده (چ برون ص ۵۹۸ و
صص ۶۰۶) حبلان تبریزی، و در دیگر کتب
حبیلان آمده. رجوع به تاج الدین علیشاه
جیلانی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) خواجه فخرالدین احمد
ارکوشی. وی پس از فخرالدین محمد
مستوفی به وزارت روم رسید. حمداللََّه
مستوفی آرد: چون سعدالدوله جهود که وزیر
ارغون خان بود بدرجهٔ شهادت رسید وزارت
روم که بصاحبی مشهور است بر مخدوم سعید
خواجه فخرالدین ...
ارکوشی. وی پس از فخرالدین محمد
مستوفی به وزارت روم رسید. حمداللََّه
مستوفی آرد: چون سعدالدوله جهود که وزیر
ارغون خان بود بدرجهٔ شهادت رسید وزارت
روم که بصاحبی مشهور است بر مخدوم سعید
خواجه فخرالدین ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) خواجه میرعلی. از
مفاخر قرن هفتم هجرت که واضع و مخترع
خط نستعلیق است و بهمین جهت به
قدوةالکتاب موصوف می باشد. رجوع به
پیدایش خط و خطاطان و ریحانة الادب ج ۱
ص ۲۰۲ شود.
مفاخر قرن هفتم هجرت که واضع و مخترع
خط نستعلیق است و بهمین جهت به
قدوةالکتاب موصوف می باشد. رجوع به
پیدایش خط و خطاطان و ریحانة الادب ج ۱
ص ۲۰۲ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) شمس الدین عبدی. وی
تا عهد غازان خان در حیات بود. او راست: ۱
- شرح مطالع و متن اقلیدس. ۲ -
رسالةالحساب. (از تاریخ گزیده چ برون
ص ۸۰۶).
تا عهد غازان خان در حیات بود. او راست: ۱
- شرح مطالع و متن اقلیدس. ۲ -
رسالةالحساب. (از تاریخ گزیده چ برون
ص ۸۰۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) شیخ امام جعد. معاصر
فقیه زاهد بود و بمقبرهٔ کحیل مدفون است.
(تاریخ گزیده چ برون ص ۷۸۸). رجوع به
تبریزی (شیخ فقیه زاهد)شود.
فقیه زاهد بود و بمقبرهٔ کحیل مدفون است.
(تاریخ گزیده چ برون ص ۷۸۸). رجوع به
تبریزی (شیخ فقیه زاهد)شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) شیخ فقیه زاهد که بسال
۵۹۲ هـ . ق. درگذشت بعهد راضی خلیفه.
برادرش در آزمون او را بزیارت گوری برد که
در او مرده نبود، او به نور کرامات دریافت،
برخاست و گفت بر سر گور ...
۵۹۲ هـ . ق. درگذشت بعهد راضی خلیفه.
برادرش در آزمون او را بزیارت گوری برد که
در او مرده نبود، او به نور کرامات دریافت،
برخاست و گفت بر سر گور ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) صائن الدین. حمداللََّه
مستوفی آرد: صائن الدین تبریزی به تبریز
نماند از اشعار اوست:
دوش این دلم از درد جدایی میسوخت
ز اندیشهٔ آن تا تو کجایی میسوخت
تا از شب تیره روز روشن بدمید
بیچاره دلم چو ...
مستوفی آرد: صائن الدین تبریزی به تبریز
نماند از اشعار اوست:
دوش این دلم از درد جدایی میسوخت
ز اندیشهٔ آن تا تو کجایی میسوخت
تا از شب تیره روز روشن بدمید
بیچاره دلم چو ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) علی بن عبداللََّه تاج الدین
ابوالحسن الاردبیلی التبریزی الشافعی. ساکن
قاهره که بسال ۷۴۶ هـ . ق. درگذشت. او
راست: ۱ -القسطاس (احکام در علم
حدیث). ۲ -افرادالاحادیث الضعفاء در ...
ابوالحسن الاردبیلی التبریزی الشافعی. ساکن
قاهره که بسال ۷۴۶ هـ . ق. درگذشت. او
راست: ۱ -القسطاس (احکام در علم
حدیث). ۲ -افرادالاحادیث الضعفاء در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) علی رضا عباسی.
رجوع به عباسی و ریحانة الادب ج ۱
ص ۲۰۳ شود.
رجوع به عباسی و ریحانة الادب ج ۱
ص ۲۰۳ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) قاضی شعب التبریزی
مکنی به ابوصالح. وی از ابوعمران موسی بن
هلال و از او خلادبن عاصم حدیث کند. (از
انساب سمعانی ج ۱ ورق ۱۰۴ الف).
مکنی به ابوصالح. وی از ابوعمران موسی بن
هلال و از او خلادبن عاصم حدیث کند. (از
انساب سمعانی ج ۱ ورق ۱۰۴ الف).