tereyyüş - تریش
tereyyüş - تریش maddesi sözlük listesi
تریش Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ / تِ ] (اِ) پارهٔ بلند کم عرض که
از پارچه یا پوست یا امثال آنها جدا کنند.
(فرهنگ نظام). قطعه ای از پارچه و یا پوست
و جز آن که بلند و باریک باشد. (ناظم
الاطباء). تریشه. ...
از پارچه یا پوست یا امثال آنها جدا کنند.
(فرهنگ نظام). قطعه ای از پارچه و یا پوست
و جز آن که بلند و باریک باشد. (ناظم
الاطباء). تریشه. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ یْ یُ ] (ع مص) به نیکی رسیدن
و بدنبال آن، اثر آن بروی دیده شدن. (از اقرب
الموارد). ارتیاش. (اقرب الموارد). رجوع به
همین کلمه شود. || ابوالفتوح در تفسیر
خود کلمهٔ «ریشا» ...
و بدنبال آن، اثر آن بروی دیده شدن. (از اقرب
الموارد). ارتیاش. (اقرب الموارد). رجوع به
همین کلمه شود. || ابوالفتوح در تفسیر
خود کلمهٔ «ریشا» ...