tungurati - تنقطاری
tungurati - تنقطاری maddesi sözlük listesi
تنقطاری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تُ قُ / قَ ] (حامص) پاسبانی.
(آنندراج) (بهار عجم). شغل پاسبانی در شب
و شب پاسبانی. (ناظم الاطباء):
گرد قصر عالی شهزاد شبها تا بروز
خون دل از دیده ریزان تنقطاری می کنم.
خان کلان (از آنندراج).
رجوع به تنقطار شود.
(آنندراج) (بهار عجم). شغل پاسبانی در شب
و شب پاسبانی. (ناظم الاطباء):
گرد قصر عالی شهزاد شبها تا بروز
خون دل از دیده ریزان تنقطاری می کنم.
خان کلان (از آنندراج).
رجوع به تنقطار شود.