cüraz - جراز
cüraz - جراز maddesi sözlük listesi
جراز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ ] (ع اِ) گیاهی است بی برگ، مانند
کدویی از زمین برآید آنگاه بزرگ شود چون
انسانی نشسته و بالای آن تنگ و رقیق گردد
و از آن شکوفه برآید مانند خرزهره و از
نیکویی آن کوهها را بهجت ...
کدویی از زمین برآید آنگاه بزرگ شود چون
انسانی نشسته و بالای آن تنگ و رقیق گردد
و از آن شکوفه برآید مانند خرزهره و از
نیکویی آن کوهها را بهجت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جُ ] (ع ص، اِ) شمشیر بران. (منتهی
الارب) (دهار) (مهذب الاسماء). تیغ و
شمشیر بران. (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد): «ما انا و الجراز
بعاتقی بمحتاج الی اَن اسیر فی خفارة احد».
(متنبی از اقرب الموارد). ...
الارب) (دهار) (مهذب الاسماء). تیغ و
شمشیر بران. (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد): «ما انا و الجراز
بعاتقی بمحتاج الی اَن اسیر فی خفارة احد».
(متنبی از اقرب الموارد). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جُ ] (اِخ) ذوجُراز؛ نام شمشیر
ورقاءبن زهیر که زهیر بر خالدبن جعفر زده
بود و آن شمشیر برجست و کار نکرد. (منتهی
الارب) (از شرح قاموس).
ورقاءبن زهیر که زهیر بر خالدبن جعفر زده
بود و آن شمشیر برجست و کار نکرد. (منتهی
الارب) (از شرح قاموس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جُ ] (اِخ) موضعی است به بصره. (از
معجم البلدان). در منتهی الارب و شرح
قاموس این کلمه جرأز، یعنی حرف ماقبل
آخر همزه ضبط شده است.
معجم البلدان). در منتهی الارب و شرح
قاموس این کلمه جرأز، یعنی حرف ماقبل
آخر همزه ضبط شده است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) از اعمال سامره است. (از
حبیب السیر چ خیام ج ۱ ص ۲۹۸). در معجم
البلدان جُراز بضم جیم ضبط شده و نام
موضعی است به بصره. (معجم البلدان).
حبیب السیر چ خیام ج ۱ ص ۲۹۸). در معجم
البلدان جُراز بضم جیم ضبط شده و نام
موضعی است به بصره. (معجم البلدان).