cummani - جمانی
cummani - جمانی maddesi sözlük listesi
جمانی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ ] (اِ) ساقی را گویند، و با جیم
فارسی (چمانی) هم آمده است. (برهان).
فارسی (چمانی) هم آمده است. (برهان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جُ مْ ما نی ی ] (ع ص نسبی) آنکه
موهای سرش انبوه و دراز باشد. (اقرب
الموارد) (منتهی الارب). و این منسوب است
به جُمَّة برخلاف قیاس. (اقرب الموارد).
موهای سرش انبوه و دراز باشد. (اقرب
الموارد) (منتهی الارب). و این منسوب است
به جُمَّة برخلاف قیاس. (اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جُ مْ ما نی ی ] (اِخ) از دانشمندان و
ادیبان است. ابن شهرآشوب در مناقب اشعار
بسیاری در ابواب متفرقه از او نقل کرده و سید
مرتضی (متوفی ۴۳۶ هـ . ق.) در کتاب مشفی
قصیده ای ۱۷بیتی از او ...
ادیبان است. ابن شهرآشوب در مناقب اشعار
بسیاری در ابواب متفرقه از او نقل کرده و سید
مرتضی (متوفی ۴۳۶ هـ . ق.) در کتاب مشفی
قصیده ای ۱۷بیتی از او ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جُ مْ مانی ی ] (اِخ) هذیل بن
ابراهیم. از محدثان است. وی از عثمان بن
عبدالرحمان و قاضی روایت کند و از او
ابویعلی موصلی روایت دارد. او را
صاحب الجمه نیز گویند. (لباب الانساب).
ابراهیم. از محدثان است. وی از عثمان بن
عبدالرحمان و قاضی روایت کند و از او
ابویعلی موصلی روایت دارد. او را
صاحب الجمه نیز گویند. (لباب الانساب).