hatice - خدیجه
hatice - خدیجه maddesi sözlük listesi
خدیجه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (ع اِ) نامی است از نامهای زنان. (از ناظم الاطباء). در عرف خدیج هم گویند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) دختر علی ابی طالب امیرالمؤمنین است که بنابر قول صاحب حبیب السیر نام مادر او معلوم نیست. (از حبیب السیر چ کتابخانهٔ خیام ج ۱ ص ۵۸۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) دهی است از دهستان کرطا بخش رامهرمز شهرستان اهواز. واقع در پانزده هزارگزی شمال خاوری رامهرمز کنار راه شوسهٔ هفتگل به گنبد لران. این ناحیه کوهستانی و
گرمسیر و مالاریایی و دارای ۱۶۰ تن سکنهٔ ...
گرمسیر و مالاریایی و دارای ۱۶۰ تن سکنهٔ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) الکبری مشهور به ام المؤمنین، اول زن پیغمبر اسلام است که دختر خویلدبن اسدبن عبدالعزی بن قصی از اشراف قریش بود. مادر مشارالیها فاطمه بنت زائدةالاصم از
اولاد عامربن لؤی است. بزمان جاهلیت خدیجه را ...
اولاد عامربن لؤی است. بزمان جاهلیت خدیجه را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) النویری، مکنی به ام الفضل. وی دختر فقیه ابوالقاسم عبدالرحمن بن قاسم بن حسین بن عبداللََّه نویری و از محدثان اواسط قرن ششم هجری است که در مصر عمر
می گذراند. پدرش بسال ۶۴۸ هـ ...
می گذراند. پدرش بسال ۶۴۸ هـ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) ام القاسم دختر هارون الرشید. هارون الرشید را از کنیزان (امهات) چهارده دختر بوده که یکی از آنها خدیجه است. (حبیب السیر چ کتابخانهٔ خیام ج ۲ ص ۲۴۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت ابی محمد عبداللََّه بن سعید شنجالی. از فضلا و زنان محمد محدثه بود که از شنجاله برخاست و شنجاله از شهرهای اسپانیا است در ۲۹۸ هزارگزی محریط قرار دارد.
(از حلل سندسیه ج ۲ ...
(از حلل سندسیه ج ۲ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت بدران معروف به ام سلمه. دختر شهاب الدین احمدبن خلف بن عبدالعزیزبن بدران الحسینی است او زنی محدثه و از اشیاخ امام سیوطی می باشد. در سال
هفتصدونودوهشت متولد و در دوسالگی وی ...
هفتصدونودوهشت متولد و در دوسالگی وی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت الحسن بن سهل معروف به بوران. حسن بن سهل، وزیر مأمون است. بوران بزوجیت مأمون درآمد خوراک بورانی منسوب به نام اوست. شرح تزویج آنان در کتاب
چهارمقاله عروضی بزیباترین عبارتی آمده است. ...
چهارمقاله عروضی بزیباترین عبارتی آمده است. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت حسن بن علی بن عبدالعزیز. او عم زادهٔ قاضی محیی الدین بن الزکی و خالهٔ پدر معین الدین القرشی است. این زن از زنان دانشمند زمان خود و بسیار به اصلاح و ورع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت خویلد، همسر پیغمبر اسلام. رجوع به خدیجه الکبری شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت الرشید. این زن که دختر هارون الرشید است مولایی داشته بنام محمدبن ابراهیم که محمدبن داودبن الجراح در کتاب خود مسمی ََ به کتاب الوزراء داستانی از او بنقل
از پدرش راجع بسیاست ...
از پدرش راجع بسیاست ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت الزبیربن العوام که مادرش اسماء دخت ابوبکر صدیق است از زنان معروف عرب بوده. زبیربن بکار او را از جمله اولاد زبیربن العوام شمرد و او را «خدیجةالکبری»
نام برد. من (صاحب اصابه) می ...
نام برد. من (صاحب اصابه) می ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت زین الدین. وی دختر زین الدین عبدالرحمن بن ابی بکربن محمدبن ابراهیم بن احمد مقدس و خواهر حبیبه محدثه و زوجهٔ شرف الدین بن الشیخ شمس الدین الحنبلی
است. او محدثه ای با ...
است. او محدثه ای با ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت زین العابدین. پدر وی امام زین العابدین امام چهارم شیعیان است که بسال ۷۴ هـ .ق. بمدینه درگذشت و بنابر قول شیعیان، مرگش بفرمان ولید وبسم و زهر او بود.
بوقت مرگ بنابر روایتی ...
بوقت مرگ بنابر روایتی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت عبدالوهاب بن هبةاللََّه الصوفی. زنی بود صاحبنظر و در ادب و حقایق و معارف دست داشت و نیز صاحب مقام. شیخ محیی الدین در مسامرات خود از او روایتها
دارد. (از خیرات حسان ج ...
دارد. (از خیرات حسان ج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت عبیده بن الحارث بن المطلب المطلبیه. ابن سعد نام او را در ترجمهٔ حال پدرش برده است و می گوید: پدرش در نزدیکی بدر شهادت یافت و مدت کمی زیست. (از
الاصابه قسم ۱ ...
الاصابه قسم ۱ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت العبیری. زنی محدثه بوده است و معروف به فخرالنساء. این زن از زنان معروف قرن ششم هجری است و از مشاهیر علمای عصر خود اخذ علم و استماع حدیث
نمود و بسیاری هم ...
نمود و بسیاری هم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت عثمان بن عروةبن الزبیر. وی زوجهٔ محمدبن عبداللََّه عمرو است که از فاطمه بنت الحسین بوجود آمد. سلمةبن محازب می گوید: در بین قریش مردی کاملتر و
زیباتر از محمدبن عبداللََّه بن عمرو نیافتم. ...
زیباتر از محمدبن عبداللََّه بن عمرو نیافتم. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت القیم معروف به امةالعزیز. از بغدادیان بود. پدرش حمام قیمی (ناطوری) چون وی را دارای استعداد علمی دید، اسباب تحصیل او را فراهم آورد و خدیجه را نوشتن
و تجوید یاد داد. پس ...
و تجوید یاد داد. پس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت مأمون عباسی از فصحای شاعران بود. وقتی جاریه ای مغنیه مسماة به شاریة ابیات ذیل که از نتایج افکار مشارالیهاست در مجلس متوکل عباسی خواند:
باللََّه قولوالی لمن ذا الرشا
المثقل الردف الهضیم الحشا
اظرف ما ...
باللََّه قولوالی لمن ذا الرشا
المثقل الردف الهضیم الحشا
اظرف ما ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت الملقن. او دختر شیخ نورالدین و نوادهٔ علی الانصاری است که از علمای شافعی بود و علی انصاری معروف به ابن الملقن است. خدیجه منسوب بجد خود شده،
مشارالیها نیز از اشیاخ امام سیوطی ...
مشارالیها نیز از اشیاخ امام سیوطی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ جَ ] (اِخ) بنت موسی الکاظم. امام موسی کاظم (ع)، امام هفتم شیعیان را بوقت موت سی ویک پسر و بیست وهشت دختر بود که از پسران نام بیست وپنج تن آنان در تاریخ گزیده
آمده ...
آمده ...
Sıradaki maddeler