horabe - خورابه
horabe - خورابه maddesi sözlük listesi
خورابه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوَ / خُ بَ / بِ ] (اِ مرکب) آب
نرم و ضعیف را گویند که از بند که بر آب
بزرگ بسته باشند ترشح کند و نرم نرم روان
شود. (صحاح الفرس). آب کمی که از ...
نرم و ضعیف را گویند که از بند که بر آب
بزرگ بسته باشند ترشح کند و نرم نرم روان
شود. (صحاح الفرس). آب کمی که از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوَ / خُ بَ ] (اِخ) نام شهری است
در هندوستان. (از لغت نامهٔ اسدی):
بسوی خورابه چو رایت کشید
که بد خامهٔ مستقر و مقر.عنصری.
در هندوستان. (از لغت نامهٔ اسدی):
بسوی خورابه چو رایت کشید
که بد خامهٔ مستقر و مقر.عنصری.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(خُ بِ) (اِمر.) 1 - سوراخی که در بندی که بر جوی بسته اند ایجاد شود و آب اندک
اندک از آن خارج شود. 2 - جوی کوچکی که برای زراعت از نهر جدا کنند.
اندک از آن خارج شود. 2 - جوی کوچکی که برای زراعت از نهر جدا کنند.
Sıradaki maddeler