daz - داز
daz - داز maddesi sözlük listesi
داز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) خسهای سرتیز متصل بنوک دانهٔ
ا از قبیل جو و گندم، که داس و تژه و داسه نیز
گویند. || استخوان ماهی. داس.
|| گچ. || گچکار و بنا.
|| ...
ا از قبیل جو و گندم، که داس و تژه و داسه نیز
گویند. || استخوان ماهی. داس.
|| گچ. || گچکار و بنا.
|| ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) درختچه ای است از تیرهٔ خرما که
دارای برگهای بادبزنی شکل است و بین
نیک شهر و چاه بهار و برخی نقاط دیگر
گرمسیری یافت میشود و بنام نخل وحشی نیز
معروف است. (جنگل شناسی کریم ساعی ج ۱
ص ۲۷۴).
دارای برگهای بادبزنی شکل است و بین
نیک شهر و چاه بهار و برخی نقاط دیگر
گرمسیری یافت میشود و بنام نخل وحشی نیز
معروف است. (جنگل شناسی کریم ساعی ج ۱
ص ۲۷۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام یکی از طوایف ترکمن در شمال
خراسان، در سرحد ایران با ترکستان
شوروی. این طایفه از قبیلهٔ یموت هستند.
تیرهٔ داز به افسانه هایی اعتقاد و افتخار دارند
که بموجب آن ایشان از بازماندگان یک
خاندان پادشاهی هستند. همسایگان ...
خراسان، در سرحد ایران با ترکستان
شوروی. این طایفه از قبیلهٔ یموت هستند.
تیرهٔ داز به افسانه هایی اعتقاد و افتخار دارند
که بموجب آن ایشان از بازماندگان یک
خاندان پادشاهی هستند. همسایگان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) دهی از دهستان آتبای بخش
پهلوی دژ شهرستان گبندقابوس واقع در ۱۲
الی ۲۴هزارگزی خاور پهلوی دژ. دشت
معتدل، مرطوب، مالاریائی و دارای ۳۰۰ تن
سکنه است. آب آن از قنات و چاه و رودخانه
گرگان و محصول عمده ...
پهلوی دژ شهرستان گبندقابوس واقع در ۱۲
الی ۲۴هزارگزی خاور پهلوی دژ. دشت
معتدل، مرطوب، مالاریائی و دارای ۳۰۰ تن
سکنه است. آب آن از قنات و چاه و رودخانه
گرگان و محصول عمده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) دهی از بخش ساردویهٔ شهرستان
جیرفت واقع در ۱۲هزارگزی جنوب باختری
ساردوئیه و ۶هزارگزی جنوب راه مالرو
بافت ساردوئیه کوهستانی. سردسیر و دارای
۵۲ تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه و
محصول عمده اش: غلات، حبوبات و شغل
اهالی ...
جیرفت واقع در ۱۲هزارگزی جنوب باختری
ساردوئیه و ۶هزارگزی جنوب راه مالرو
بافت ساردوئیه کوهستانی. سردسیر و دارای
۵۲ تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه و
محصول عمده اش: غلات، حبوبات و شغل
اهالی ...