havlan - خولان
havlan - خولان maddesi sözlük listesi
خولان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ وَ ] (ع اِ) درختی است که
حضض عصارهٔ آن است. (از تاج العروس)
(از لسان العرب). درختی است خاردار به
ارتفاع سه ذراع یا بیشتر و میوه ای چون فلفل ...
حضض عصارهٔ آن است. (از تاج العروس)
(از لسان العرب). درختی است خاردار به
ارتفاع سه ذراع یا بیشتر و میوه ای چون فلفل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (اِخ) نام بطنی است از مذحج و
آنان را بنوخولان نیز می گویند و ابوادریس
خولانی منسوب به این بطن است. (از صبح
الاعشی ج ۱ ص ۳۲۶).
آنان را بنوخولان نیز می گویند و ابوادریس
خولانی منسوب به این بطن است. (از صبح
الاعشی ج ۱ ص ۳۲۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (اِخ) نام ناحیتی است به یمن.
(دمشقی). صاحب معجم البلدان گوید نام
روستایی است به یمن که به خولان بن عمر از
قضاعه منسوب است. در صبح الاعشی آمده
که بلاد خولان از بلاد شرقی یمن است و ...
(دمشقی). صاحب معجم البلدان گوید نام
روستایی است به یمن که به خولان بن عمر از
قضاعه منسوب است. در صبح الاعشی آمده
که بلاد خولان از بلاد شرقی یمن است و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (اِخ) نام قریتی است به نزدیکی
دمشق که قبر ابومسلم خولانی بدانجا است.
(از معجم البلدان یاقوت).
دمشق که قبر ابومسلم خولانی بدانجا است.
(از معجم البلدان یاقوت).