zirrıh - ذریح
zirrıh - ذریح maddesi sözlük listesi
ذریح Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ذُ رَ ] (اِخ) حمیری. محدث است.
|| نام پسر محمدبن مناذر شاعر.
(معجم الادباء، چ مارگلیوث ص ۱۰۷ س ۱۲ و
بعد آن).
|| نام پسر محمدبن مناذر شاعر.
(معجم الادباء، چ مارگلیوث ص ۱۰۷ س ۱۲ و
بعد آن).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ذَ ] (اِخ) نام گشنی یعنی فحلی
معروف است از شتران که اشتران نژاده را بوی
نسبت کنند.
معروف است از شتران که اشتران نژاده را بوی
نسبت کنند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ذِرْ ری ] (اِخ) نام بتی بود به نجیر از
ناحیهٔ یمن، نزدیک حضرموت. (معجم
البلدان).
ناحیهٔ یمن، نزدیک حضرموت. (معجم
البلدان).