resuli - رسولی
resuli - رسولی maddesi sözlük listesi
رسولی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (حامص) رسالت و پیغامبری.
(ناظم الاطباء). پیغامبری. || پیغام رسانی.
(فرهنگ فارسی معین). فرستادگی. (ناظم
الاطباء). سفارت. سفیری. ایلچی گری.
نمایندگی : پس پسر عضدالدوله... را به
رسولی به غزنه فرستاد. (فارسنامهٔ ابن بلخی
ص ...
(ناظم الاطباء). پیغامبری. || پیغام رسانی.
(فرهنگ فارسی معین). فرستادگی. (ناظم
الاطباء). سفارت. سفیری. ایلچی گری.
نمایندگی : پس پسر عضدالدوله... را به
رسولی به غزنه فرستاد. (فارسنامهٔ ابن بلخی
ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (اِخ) یا ائمهٔ رسولی. رسولیان.
رجوع به ائمهٔ رسولی و رسولیان یمن شود.
رجوع به ائمهٔ رسولی و رسولیان یمن شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (اِخ) محمدبن احمدبن قاسم بن
رسولی بغدادی، فقیه شافعی، مکنی به
ابوالسعادات. او در مسائل خلافی سخنان
خوب دارد و شعر نیکو می گفت. رسولی به
خراسان سفر کرد و در آنجا بسال ۵۴۴ هـ . ...
رسولی بغدادی، فقیه شافعی، مکنی به
ابوالسعادات. او در مسائل خلافی سخنان
خوب دارد و شعر نیکو می گفت. رسولی به
خراسان سفر کرد و در آنجا بسال ۵۴۴ هـ . ...