zugal - زغال
zugal - زغال maddesi sözlük listesi
زغال Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
kömür
Farsça - Türkçe sözlük
kömür
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زُ ] (اِ) انگِشت که فحم نیز گویند.
(لغت فرس اسدی چ اقبال ص ۳۳۴). انگشت
و چوب سوختهٔ که پیش از آنکه کاملاً بسوزد
آن را خاموش کرده باشند. (ناظم الاطباء).
زگال. (برهان). زگال. ژگال. شگال. شگار.
چوب و دیگر اندامهای ...
(لغت فرس اسدی چ اقبال ص ۳۳۴). انگشت
و چوب سوختهٔ که پیش از آنکه کاملاً بسوزد
آن را خاموش کرده باشند. (ناظم الاطباء).
زگال. (برهان). زگال. ژگال. شگال. شگار.
چوب و دیگر اندامهای ...