zenbüre - زنبوره
zenbüre - زنبوره maddesi sözlük listesi
زنبوره Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَمْ رَ / رِ ] (اِ) نوعی از ساز باشد که
بیشتر اهل هند نوازند و آن چوبی بود که بردو
سر آن دو کدو نصب کرده باشند و دو تار بر آن
بسته، نوازند و آن را کِنگری ...
بیشتر اهل هند نوازند و آن چوبی بود که بردو
سر آن دو کدو نصب کرده باشند و دو تار بر آن
بسته، نوازند و آن را کِنگری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(زَ رَ یا رِ) (اِ.) 1 - نوعی زنبور سیاه بزرگ . 2 - نوعی توپ کوچک ، زنبورک کمانی
آهنین و نوک تیز، زنبورک . 3 - سازی است که صدای آن شبیه صدای زنبور است و آن چوبی
بود که بر دو سر آن دو کدو نصب می کردند و دو تار بر آن بسته می نواختند (بیشتر در
هند)؛ کنگری . 4 - کنایه از: گروه بسیار، مردم انبوه .
آهنین و نوک تیز، زنبورک . 3 - سازی است که صدای آن شبیه صدای زنبور است و آن چوبی
بود که بر دو سر آن دو کدو نصب می کردند و دو تار بر آن بسته می نواختند (بیشتر در
هند)؛ کنگری . 4 - کنایه از: گروه بسیار، مردم انبوه .