ser-halka - سرحلقه
ser-halka - سرحلقه maddesi sözlük listesi
سرحلقه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ حَ قَ / قِ ] (اِ مرکب) سردار
جماعت. (آنندراج). پیشوا. رئیس :
در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک
جهدی کن و سرحلقهٔ رندان جهان باش.
حافظ.
گر حلقهٔ دام است وگر حلقهٔ زنجیر
سرحلقه بغیر از من ...
جماعت. (آنندراج). پیشوا. رئیس :
در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک
جهدی کن و سرحلقهٔ رندان جهان باش.
حافظ.
گر حلقهٔ دام است وگر حلقهٔ زنجیر
سرحلقه بغیر از من ...