selah - سلاخ
selah - سلاخ maddesi sözlük listesi
سلاخ Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
سَلاَّخ [مفرد]: ج سَلاّخون وسَلاّخة:
1- صيغة مبالغة من سلَخَ: كثير السَّلخ.
2- مَنْ حرفته سَلْخ الجلود "سلاّخ حيوانات".
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ لْ لا ] (ع ص) پوست کن.
(غیاث) (فرهنگستان). آنکه پوست از
گوسفند بیرون کشد. (مهذب الاسماء). آنکه
پوست حیوانات از بدن بیرون کشد.
(آنندراج). کسی که گوسپند میکشد وپوست
کنده بدکان قصابی حمل میکند. (ناظم
الاطباء). پوست بازکننده ...
(غیاث) (فرهنگستان). آنکه پوست از
گوسفند بیرون کشد. (مهذب الاسماء). آنکه
پوست حیوانات از بدن بیرون کشد.
(آنندراج). کسی که گوسپند میکشد وپوست
کنده بدکان قصابی حمل میکند. (ناظم
الاطباء). پوست بازکننده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ لْ لا ] (اِخ) دهی است از
دهستان کسایر بخش حومهٔ شهرستان
بجنورد، دارای ۳۷۳ تن سکنه است.
محصول آن میوه جات و انگور است. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
دهستان کسایر بخش حومهٔ شهرستان
بجنورد، دارای ۳۷۳ تن سکنه است.
محصول آن میوه جات و انگور است. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).