semnün - سمنون
semnün - سمنون maddesi sözlük listesi
سمنون Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (اِخ) نام درویشی بود
صاحب حال و ریاضت کش. (برهان). نام یکی
از درویشان بزرگوار بود چه سمنون محب
لقب داشته. (آنندراج). شیخ عطار آرد:
سمنون المحب، مکنی به ابوالحسن بن عبداللََّه
الخواص معاصر جنید. هجویری گوید:
غلام الخلیل ...
صاحب حال و ریاضت کش. (برهان). نام یکی
از درویشان بزرگوار بود چه سمنون محب
لقب داشته. (آنندراج). شیخ عطار آرد:
سمنون المحب، مکنی به ابوالحسن بن عبداللََّه
الخواص معاصر جنید. هجویری گوید:
غلام الخلیل ...