şecri - شجری
şecri - شجری maddesi sözlük listesi
شجری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ جَ ] (ص نسبی) هر چیز
منسوب به شجر. || هر چیز مانند درخت.
|| آنکه درخت میفروشد. || آنکه درخت
میکارد. (ناظم الاطباء).
- رنگ ...
منسوب به شجر. || هر چیز مانند درخت.
|| آنکه درخت میفروشد. || آنکه درخت
میکارد. (ناظم الاطباء).
- رنگ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ جَ ] (ص نسبی) نوعی خط با
حساب ابجد که آن را خط «نخلی» یا
«سروی» هم نامند، زیرا حروف آن به شکل
درخت یا درخت سرو درمی آید و شباهت به
خط میخی دارد و بسته به ...
حساب ابجد که آن را خط «نخلی» یا
«سروی» هم نامند، زیرا حروف آن به شکل
درخت یا درخت سرو درمی آید و شباهت به
خط میخی دارد و بسته به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ جَ ] (اِخ) ابوالسعادات علوی.
نحوی عراق که در سال ۵۴۲ هـ . ق. درگذشته
است. رجوع به ابوالسعادات شود.
نحوی عراق که در سال ۵۴۲ هـ . ق. درگذشته
است. رجوع به ابوالسعادات شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ جَ ] (اِخ) احمدبن عبداللََّه
شجری یمنی. کتاب لوامع الانوار و
هدایاالاسرار از اوست و در سال ۹۲۹ هـ . ق.
درگذشت. (از اعلام المؤلفین ج ۱ ص ۲۹۴).
شجری یمنی. کتاب لوامع الانوار و
هدایاالاسرار از اوست و در سال ۹۲۹ هـ . ق.
درگذشت. (از اعلام المؤلفین ج ۱ ص ۲۹۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ جَ ] (اِخ) علی بن محمدبن
محمد علوی عمری شجری. رجوع به علی بن
صوفی شود.
محمد علوی عمری شجری. رجوع به علی بن
صوفی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ جَ ] (اِخ) لطف اللََّه احمد حسنی
شجری نیشابوری. شاعر است و در قرن ۶
هجری بدرود حیات گفته است و دیوان شعر
دارد. (از معجم المؤلفین ج ۱۳ ص ۴۱۵).
شجری نیشابوری. شاعر است و در قرن ۶
هجری بدرود حیات گفته است و دیوان شعر
دارد. (از معجم المؤلفین ج ۱۳ ص ۴۱۵).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ جَ ] (اِخ) محمدبن علی بن
الحسن علوی حسنی (ابوعبداللََّه) مردی
فاضل و دانشمند بود. از آثار او، کتاب
التعازی است و تا سال ۴۱۴ هـ . ق. حیات
داشته است. (از معجم المؤلفین ج ۱۰
ص ۳۱۶).
الحسن علوی حسنی (ابوعبداللََّه) مردی
فاضل و دانشمند بود. از آثار او، کتاب
التعازی است و تا سال ۴۱۴ هـ . ق. حیات
داشته است. (از معجم المؤلفین ج ۱۰
ص ۳۱۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(شَ جَ) [ ع . ] (ص نسب .) 1 - منسوب به شجر؛ درختی ، به شکل درخت . 2 - (اِ.) نوعی
خط با حساب ابجد که آن را خط «سروی » هم نامند زیرا حروف آن به شکل درخت یا درخت
سرو درمی آید و شباهت به خط میخی دارد و بسته به توافق طرفین خطوط مایل راست و چپ
را شاخص کلمه یا حرف قرار می دهند.
خط با حساب ابجد که آن را خط «سروی » هم نامند زیرا حروف آن به شکل درخت یا درخت
سرو درمی آید و شباهت به خط میخی دارد و بسته به توافق طرفین خطوط مایل راست و چپ
را شاخص کلمه یا حرف قرار می دهند.