şeşi - ششی
şeşi - ششی maddesi sözlük listesi
ششی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شُ ] (ص نسبی) منسوب به شش
(ریه). به رنگ جگر سفید. سرخ بسیار
کم رنگ. (یادداشت مؤلف).
- حبابهای ششی؛ در اصطلاح پزشکی
کوچکترین تقسیمات شش که تعداد آنها در
حدود ۲ میلیون می باشد ...
(ریه). به رنگ جگر سفید. سرخ بسیار
کم رنگ. (یادداشت مؤلف).
- حبابهای ششی؛ در اصطلاح پزشکی
کوچکترین تقسیمات شش که تعداد آنها در
حدود ۲ میلیون می باشد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شُ / شُ شی ی ] (ص نسبی)
منسوب است به شش که کوچه ای است در
جرجان. (از انساب سمعانی).
منسوب است به شش که کوچه ای است در
جرجان. (از انساب سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شُ ] (اِخ) ابوزرعة محمدبن
عبدالوهاب... ششی. دانشمند فقه و حدیث
بود و از عبداللََّه بن محمدبن مسرور زهری
روایت کرد و ابواحمدبن عدی و دیگران از
وی روایت دارند. ششی به سال ۳۰۴ هـ . ق.
درگذشت. (از لباب ...
عبدالوهاب... ششی. دانشمند فقه و حدیث
بود و از عبداللََّه بن محمدبن مسرور زهری
روایت کرد و ابواحمدبن عدی و دیگران از
وی روایت دارند. ششی به سال ۳۰۴ هـ . ق.
درگذشت. (از لباب ...