dacu - ضجوع
dacu - ضجوع maddesi sözlük listesi
ضجوع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ ] (ع ص، اِ) مَشکی که از
گرانی آن بردارنده میل کند و راست نتواند
رفت. (منتخب اللغات). مشک گران که باعث
گرانی مستقی را کژ گرداند. || دلو گشاده.
(منتهی الارب). دلو فراخ. (منتخب اللغات)
(منتهی ...
گرانی آن بردارنده میل کند و راست نتواند
رفت. (منتخب اللغات). مشک گران که باعث
گرانی مستقی را کژ گرداند. || دلو گشاده.
(منتهی الارب). دلو فراخ. (منتخب اللغات)
(منتهی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ ] (اِخ) رحبه ای است مر
بنی ابی بکربن کلاب را، و گویند موضعی است
بنی اسد را، و نیز گفته اند رودباری است.
(معجم البلدان).
بنی ابی بکربن کلاب را، و گویند موضعی است
بنی اسد را، و نیز گفته اند رودباری است.
(معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ ] (اِخ) پشتهٔ معروفی است.
سکونی گوید: آبی است و میان آن و سلمان
سه میل فاصله است. (معجم البلدان).
سکونی گوید: آبی است و میان آن و سلمان
سه میل فاصله است. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضُ ] (ع مص) ضَجع. بر پهلو
خفتن. پهلو بر زمین نهادن. (منتهی الارب).
خفتن. پهلو بر زمین نهادن. (منتهی الارب).