tarafan - طرفان
tarafan - طرفان maddesi sözlük listesi
طرفان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طَ رَ ] (ع اِ) یکی از القاب
بیست ودوگانهٔ زحاف اشعار عرب که در
اشعار عجم مستعمل است. و اگر از دو طرف
فاعلاتن الف و نون بیفتد به معاقبت ماقبل و
مابعد، آن را طرفان خوانند. (المعجم ...
بیست ودوگانهٔ زحاف اشعار عرب که در
اشعار عجم مستعمل است. و اگر از دو طرف
فاعلاتن الف و نون بیفتد به معاقبت ماقبل و
مابعد، آن را طرفان خوانند. (المعجم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طَ ] (اِخ) دو ستاره اند در مقدم
جبهه. (اقرب الموارد). و رجوع به طَرْف شود.
جبهه. (اقرب الموارد). و رجوع به طَرْف شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طَ ] (اِخ) شهری است از بلاد ختا.
رجوع به حبیب السیر چ تهران ج ۲ ص ۴۰۰
شود. شهری است به حدود ختا. (فهرست).
رجوع به حبیب السیر چ تهران ج ۲ ص ۴۰۰
شود. شهری است به حدود ختا. (فهرست).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طَ رَ ] (اِخ) نزد فقهاء حنفیه عبارت
از ابوحنیفه و محمد باشند و بدین نام نامیده
شده اند برای آنکه یکی از آنان در طرف
استادی و دیگری در طرف شاگردی واقع
شده اند. (کشاف اصطلاحات الفنون).
از ابوحنیفه و محمد باشند و بدین نام نامیده
شده اند برای آنکه یکی از آنان در طرف
استادی و دیگری در طرف شاگردی واقع
شده اند. (کشاف اصطلاحات الفنون).