amari - عماری
amari - عماری maddesi sözlük listesi
عماری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ ما / عَ ] (از ع، اِ) آنچه بر پشت
پیل نهند و در آن نشینند و آن منسوب است به
«عمار» واضع آن. (از غیاث اللغات) (از
آنندراج). صندوق مانندی که برای نشستن
سوار ...
پیل نهند و در آن نشینند و آن منسوب است به
«عمار» واضع آن. (از غیاث اللغات) (از
آنندراج). صندوق مانندی که برای نشستن
سوار ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (اِخ) نام شمشیر ابرهةبن صباح
حمیری است. (از تاج العروس) (از منتهی
الارب).
حمیری است. (از تاج العروس) (از منتهی
الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) نام بطنی است که در شهر
جرابلس بسر برند. (از معجم قبائل العرب عمر
رضا کحالة از عشائرالشام).
جرابلس بسر برند. (از معجم قبائل العرب عمر
رضا کحالة از عشائرالشام).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند.
دارای ۱۵۱ تن سکنه. آب آن از قنات تأمین
میشود. محصول آن غلات و لبنیات است. (از
فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۹).
قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند.
دارای ۱۵۱ تن سکنه. آب آن از قنات تأمین
میشود. محصول آن غلات و لبنیات است. (از
فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ ما ] (اِخ) ابومحمدبن
ابی عمروبن ابی الحسن عماری. بزرگ خاندان
عماری در بیهق است. رجوع به عماریان
بیهق و عماری (عبدالرحمان بن ابی عمرو
احمدبن...) شود.
ابی عمروبن ابی الحسن عماری. بزرگ خاندان
عماری در بیهق است. رجوع به عماریان
بیهق و عماری (عبدالرحمان بن ابی عمرو
احمدبن...) شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ ما ] (اِخ) احمدبن محمدبن
عیسی عماری. وی استاد و شیخ «ابن جمیع»
بوده است. (از تاج العروس).
عیسی عماری. وی استاد و شیخ «ابن جمیع»
بوده است. (از تاج العروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ ما ] (اِخ) عبدالرحمان بن
ابی عمرو احمدبن محمدبن اسحاق بن
ابراهیم بن عماربن یحیی بن عباس انصاری
خزرجی عماری، مکنی به ابومحمد و از
فرزندان قیس بن سعدبن عبادة است. او از
اهالی نیشابور و حافظ و ...
ابی عمرو احمدبن محمدبن اسحاق بن
ابراهیم بن عماربن یحیی بن عباس انصاری
خزرجی عماری، مکنی به ابومحمد و از
فرزندان قیس بن سعدبن عبادة است. او از
اهالی نیشابور و حافظ و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ ما ] (اِخ) نام او عبدالواحدبن
احمد عماری عدل می باشد. وی استاد و شیخ
ابن الصابونی بوده است. (از تاج العروس).
احمد عماری عدل می باشد. وی استاد و شیخ
ابن الصابونی بوده است. (از تاج العروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ ما ] (اِخ) علی بن حسن
عماری، مکنی به ابوالحسن و از خاندان
عماری در بیهق است. رجوع به عماریان
بیهق شود.
عماری، مکنی به ابوالحسن و از خاندان
عماری در بیهق است. رجوع به عماریان
بیهق شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ ما ] (اِخ) علی. ملقب به
بهاءالدین و از خاندان عماری در بیهق است.
رجوع به عماریان بیهق شود.
بهاءالدین و از خاندان عماری در بیهق است.
رجوع به عماریان بیهق شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ ما ] (اِخ) محمدبن ابی الحسن
علی بن حسن عماری. ملقب به نجم الدین.
وی از خاندان عماری در بیهق است. رجوع
به عماریان بیهق شود.
علی بن حسن عماری. ملقب به نجم الدین.
وی از خاندان عماری در بیهق است. رجوع
به عماریان بیهق شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ ما ] (اِخ) محمدبن عبدالستار
کردری عماری حنفی. ملقب به شمس الائمة
است. وی از فقهای مشهور بوده است. (از تاج
العروس).
کردری عماری حنفی. ملقب به شمس الائمة
است. وی از فقهای مشهور بوده است. (از تاج
العروس).