garv - غرو
garv - غرو maddesi sözlük listesi
غرو Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ رْوْ ] (اِ) نای میان تهی باشد که نوازند
و به عربی مزمار خوانند. || نای چیزی
نوشتن. خامه. (برهان قاطع). نی میان تهی که
آن را کلک گویند. (فرهنگ رشیدی)
(آنندراج) (انجمن آرا).
و به عربی مزمار خوانند. || نای چیزی
نوشتن. خامه. (برهان قاطع). نی میان تهی که
آن را کلک گویند. (فرهنگ رشیدی)
(آنندراج) (انجمن آرا).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ رْوْ ] (ع اِ) شگفت، یقال: لاغَرْوَ؛ ای
لاعجب. (منتهی الارب) (آنندراج) (مهذب
الاسماء). لا غَرْوَ و لاغروی من کذا؛ ای لا
عجب. (اقرب الموارد). شگفتی. عجب.
|| (مص) شگفت داشتن. (منتهی الارب)
(دهار) (تاج ...
لاعجب. (منتهی الارب) (آنندراج) (مهذب
الاسماء). لا غَرْوَ و لاغروی من کذا؛ ای لا
عجب. (اقرب الموارد). شگفتی. عجب.
|| (مص) شگفت داشتن. (منتهی الارب)
(دهار) (تاج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ رْوْ ] (اِخ) (الـ ...) جائی در نزدیکی
مدینه است. عروةبن الورد گوید:
عفت بعدنا من ام حسان غضور
و فی الرمل منها آیة لاتغیر
و بالغرو و الغراء منها منازل
و حول الصفا و اهلها متدور
لیالینا اذ جیبها ...
مدینه است. عروةبن الورد گوید:
عفت بعدنا من ام حسان غضور
و فی الرمل منها آیة لاتغیر
و بالغرو و الغراء منها منازل
و حول الصفا و اهلها متدور
لیالینا اذ جیبها ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غْرُ / غُ رُ ] (اِخ) معرب گرو نقاش و
مصور فرانسوی است. (از اعلام المنجد).
رجوع به گرو شود.
مصور فرانسوی است. (از اعلام المنجد).
رجوع به گرو شود.
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
(غرو)
II
غَرْوٌ
удивление,чудо; … ولا غرو ان не удивительно, что…
* * *
а-=
удивление