gasala - غسالی
gasala - غسالی maddesi sözlük listesi
غسالی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غُ لا ] (ع ص، اِ) جِ غسیلة. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد). رجوع به غسیلة.
شود.
الارب) (اقرب الموارد). رجوع به غسیلة.
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غُ ] (ص نسبی) منسوب به
غسالة: و اگر قوت هاضمهٔ جگر ضعیف
باشد اسهال غسالی بود؛ یعنی همچون آبی بود
که گوشت تازه در وی شسته باشند. (ذخیرهٔ
خوارزمشاهی).
غسالة: و اگر قوت هاضمهٔ جگر ضعیف
باشد اسهال غسالی بود؛ یعنی همچون آبی بود
که گوشت تازه در وی شسته باشند. (ذخیرهٔ
خوارزمشاهی).