gullan - غلان
gullan - غلان maddesi sözlük listesi
غلان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ لْ لا ] (ع ص) شتر نیک تشنه.
(منتهی الارب) (آنندراج). سخت تشنه.
(دهار): رجل غلان؛ مردی سخت تشنه، و
اشتر را نیز گویند. (مهذب الاسماء). الغلان من
الجمال، الغال. (اقرب الموارد).
(منتهی الارب) (آنندراج). سخت تشنه.
(دهار): رجل غلان؛ مردی سخت تشنه، و
اشتر را نیز گویند. (مهذب الاسماء). الغلان من
الجمال، الغال. (اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غُ لْ لا ] (ع اِ) جِ غالّ. (منتهی الارب).
رستنگاههای سلم و طلح و آن وادیهای
غامضی است در زمین، و درختان دارد، واحد
آن غالّ و غَلیل است. رجوع به غال و غلیل
شود. || ...
رستنگاههای سلم و طلح و آن وادیهای
غامضی است در زمین، و درختان دارد، واحد
آن غالّ و غَلیل است. رجوع به غال و غلیل
شود. || ...