galeç - غلچ
galeç - غلچ maddesi sözlük listesi
غلچ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِ) آنچه در را به آن بندند از قفل و
زنجیر و غیره. (فرهنگ رشیدی):
چنان ایمن شد از عدل تو آفاق
که برکندند از درها همه غلچ.
شمس فخری (از رشیدی).
زنجیر و غیره. (فرهنگ رشیدی):
چنان ایمن شد از عدل تو آفاق
که برکندند از درها همه غلچ.
شمس فخری (از رشیدی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غِ / غِ لَ ] (اِ) گرهی را گویند در نهایت
استحکام که آن را به آسانی بلکه به هیچ وجه
نتوان گشودن، و بعضی گویند غلچ دو گره
است که بر بالای هم زنند، با جیم ابجد ...
استحکام که آن را به آسانی بلکه به هیچ وجه
نتوان گشودن، و بعضی گویند غلچ دو گره
است که بر بالای هم زنند، با جیم ابجد ...