غو
غو maddesi sözlük listesi
غو Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ / غِ ] (اِ) نعره کشیدن. (فرهنگ
اسدی). نعره. (فرهنگ اسدی نخجوانی).
بانگ. فریاد. (حاشیهٔ فرهنگ اسدی
نخجوانی). صدای سخت بلند باشد مانند
فریادی که بهادران در روز جنگ کنند.
(فرهنگ جهانگیری) (از برهان قاطع). با
«گف» کردی بمعنی تهدید مقایسه ...
اسدی). نعره. (فرهنگ اسدی نخجوانی).
بانگ. فریاد. (حاشیهٔ فرهنگ اسدی
نخجوانی). صدای سخت بلند باشد مانند
فریادی که بهادران در روز جنگ کنند.
(فرهنگ جهانگیری) (از برهان قاطع). با
«گف» کردی بمعنی تهدید مقایسه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(غَ) (اِ.) = قو: قسمی قارچ خشک کرده که در آن از چخماق آتش افکنند و زود درگیرد.