Ases - آسه
Ases - آسه maddesi sözlük listesi
آسه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ / سِ ] (اِ) زردی و پژمردگی که بر
روی آدمی یا بر گیاه افتد: صفارة؛ آسهٔ غَله.
المصفور؛ گرسنهٔ آسه زده. (مهذب الاسماء).
شاید در غله مرادف زنگ و زردی باشد.
|| اصل السوس. ریشهٔ ...
روی آدمی یا بر گیاه افتد: صفارة؛ آسهٔ غَله.
المصفور؛ گرسنهٔ آسه زده. (مهذب الاسماء).
شاید در غله مرادف زنگ و زردی باشد.
|| اصل السوس. ریشهٔ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ / سِ ] (اِ) زمین که برای کشت
آماده کرده باشند. آبَسته :
چو ابر کف شه تقاطر نماید
زر از آسهٔ طَمْع سائل بروید.منجیک.
و این کلمه را آسر نیز ضبط کرده اند با همین ...
آماده کرده باشند. آبَسته :
چو ابر کف شه تقاطر نماید
زر از آسهٔ طَمْع سائل بروید.منجیک.
و این کلمه را آسر نیز ضبط کرده اند با همین ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~.)( اِ.)1 - کشت و زراعت . 2 - زمینی که برای کشت آماده کرده باشند.