Fîlbân - فیلبان
Fîlbân - فیلبان maddesi sözlük listesi
فیلبان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص مرکب، اِ مرکب) پیلبان.
(فرهنگ فارسی معین). آنکه از پیل مراقبت و
نگهداری می کند، یا آنکه بر فیل سوار شود و
با کجک بر سرش کوبد و او را براند. نگهبان
فیل. پیلوان. فیلوان. فیال: فیل خوابی بیند و
فیلبان خوابی؛ هر ...
(فرهنگ فارسی معین). آنکه از پیل مراقبت و
نگهداری می کند، یا آنکه بر فیل سوار شود و
با کجک بر سرش کوبد و او را براند. نگهبان
فیل. پیلوان. فیلوان. فیال: فیل خوابی بیند و
فیلبان خوابی؛ هر ...