kaffas - قفاص
kaffas - قفاص maddesi sözlük listesi
قفاص Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (ع اِ) بز کوهی. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد). آن را به سبب جستنش قفاص
گویند. (اقرب الموارد). وعل است که به
فارسی گاو کوهی نامند. (فهرست مخزن
الادویه). || بیماریی است که پای ...
(اقرب الموارد). آن را به سبب جستنش قفاص
گویند. (اقرب الموارد). وعل است که به
فارسی گاو کوهی نامند. (فهرست مخزن
الادویه). || بیماریی است که پای ...