kavadi - قوادی
kavadi - قوادی maddesi sözlük listesi
قوادی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ وْ وا ] (حامص) جاکشی.
- امثال:
قوادی به از قاضی گری است
؛ گویند
مردی بود به نیشابور که وی را بوالقاسم رازی
گفتندی و این بوالقاسم کنیزک بپروردی و
نزدیک امیر نصر ...
- امثال:
قوادی به از قاضی گری است
؛ گویند
مردی بود به نیشابور که وی را بوالقاسم رازی
گفتندی و این بوالقاسم کنیزک بپروردی و
نزدیک امیر نصر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (ع اِ) جِ قادیة، بمعنی گروه
اندک. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم
الاطباء). رجوع به قادیة شود.
اندک. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم
الاطباء). رجوع به قادیة شود.