lura - لورا
lura - لورا maddesi sözlük listesi
لورا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) پنیر تر را گویند. و آن را دَلَمه پنیر
خوانند. (برهان). رجوع به لور شود.
خوانند. (برهان). رجوع به لور شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(یونانی، اِ) نام آلتی در موسیقی. چنگ
رومی. (التفهیم). صنج. چنگ. و آن کلمهٔ
یونانی است. || (اِخ) نام صورت نهم از
نوزده صورت شمالی فلکی قدماست و عرب
آن را نسر واقع و نیز سلحفات گویند.
(مفاتیح). یکی ...
رومی. (التفهیم). صنج. چنگ. و آن کلمهٔ
یونانی است. || (اِخ) نام صورت نهم از
نوزده صورت شمالی فلکی قدماست و عرب
آن را نسر واقع و نیز سلحفات گویند.
(مفاتیح). یکی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (آب...) نام آبی معدنی به دماوند.
آبهای آن قلیائی است و دارای آهن و
آمونیاک نیز هست.
آبهای آن قلیائی است و دارای آهن و
آمونیاک نیز هست.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام رودی که قسمتی از آن در
طرف جنوب دشت بیشین که دشتی وسیع در
زابلستان است میگذرد و این قسمت از رود
مذکور نام همان دشت دارد و در بلوچستان به
دریاچهٔ (باطلاق) آب ایستاد میریزد. (یشتها
ج ۱ ص ۲۰۰).
طرف جنوب دشت بیشین که دشتی وسیع در
زابلستان است میگذرد و این قسمت از رود
مذکور نام همان دشت دارد و در بلوچستان به
دریاچهٔ (باطلاق) آب ایستاد میریزد. (یشتها
ج ۱ ص ۲۰۰).