Râvî - راوی
Râvî - راوی maddesi sözlük listesi
راوی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع ص، اِ) نگهبان اسبان. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد). || آب دهندهٔ
حیوانات. (لغت محلی شوشتر، نسخهٔ خطی
متعلق بکتابخانهٔ مؤلف). آب آورنده. ج،
روات. راوون: روی علی اهله یا روی لهم؛
یعنی برای آنان آب آورد. (از ...
الارب) (اقرب الموارد). || آب دهندهٔ
حیوانات. (لغت محلی شوشتر، نسخهٔ خطی
متعلق بکتابخانهٔ مؤلف). آب آورنده. ج،
روات. راوون: روی علی اهله یا روی لهم؛
یعنی برای آنان آب آورد. (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) فخرالدین محمدبن محمدبن
عمر. از مفسران نامی و صاحب تفسیر
معروف «اسرارالتنزیل» است. مرگ وی بسال
۹۰۶ هـ . ق. روی داده است. (از قاموس
الاعلام ترکی ج ۳).
عمر. از مفسران نامی و صاحب تفسیر
معروف «اسرارالتنزیل» است. مرگ وی بسال
۹۰۶ هـ . ق. روی داده است. (از قاموس
الاعلام ترکی ج ۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام یکی از رودخانه های
پنجگانه «پنجاب» که در سرزمین پنجاب بهم
می پیوندند و رود سند را تشکیل میدهند و
وجه تسمیهٔ پنجاب نیز از همینجاست. این
رودخانه از دامنهٔ کوههای هیمالیا در ارتفاع
۳۸۸۰ گز سرچشمه میگیرد ...
پنجگانه «پنجاب» که در سرزمین پنجاب بهم
می پیوندند و رود سند را تشکیل میدهند و
وجه تسمیهٔ پنجاب نیز از همینجاست. این
رودخانه از دامنهٔ کوههای هیمالیا در ارتفاع
۳۸۸۰ گز سرچشمه میگیرد ...