Rahimi - رحیمی
Rahimi - رحیمی maddesi sözlük listesi
رحیمی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (اِخ) طایفه ای از طوایف
قشقایی. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص
۸۰). یکی از طوایف ایل قشقایی ایران و
مرکب از ۳۰۰ خانوار است. در دوفرسخی
حنا و قسمتی در چهارفرسخی یزدخورت
مسکن دارند. (یادداشت مؤلف).
قشقایی. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص
۸۰). یکی از طوایف ایل قشقایی ایران و
مرکب از ۳۰۰ خانوار است. در دوفرسخی
حنا و قسمتی در چهارفرسخی یزدخورت
مسکن دارند. (یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (اِخ) آذر بیگدلی گوید: اسمش
عبدالرحیم خان معروف به خان خانان فرزند
بهرام خان بهارلو ترکمان بود. و به هندوستان
رفت. رحیمی جوانی مستعد بود. اکثر اهل
کمال که به هند رفته اند از دولت او خوش ...
عبدالرحیم خان معروف به خان خانان فرزند
بهرام خان بهارلو ترکمان بود. و به هندوستان
رفت. رحیمی جوانی مستعد بود. اکثر اهل
کمال که به هند رفته اند از دولت او خوش ...