muhattem - مختم
muhattem - مختم maddesi sözlük listesi
مختم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ م م ] (ع ص) روبندهٔ خانه.
(آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
(ناظم الاطباء). || پاک کنندهٔ چاه.
(ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از
اقرب الموارد). || برنده و قطع کننده.
(ناظم ...
(آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
(ناظم الاطباء). || پاک کنندهٔ چاه.
(ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از
اقرب الموارد). || برنده و قطع کننده.
(ناظم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ خَ تْ تَ ] (ع ص، اِ) مهرکرده شده و
مقفل. (غیاث). نیک مهر کرده شده و مقفل.
(آنندراج). از روی بصیرت مهر کرده شده.
(ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از
اقرب الموارد). || کف اطاق خاتمکاری ...
مقفل. (غیاث). نیک مهر کرده شده و مقفل.
(آنندراج). از روی بصیرت مهر کرده شده.
(ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از
اقرب الموارد). || کف اطاق خاتمکاری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ تَ ] (ع اِ) گوز مالیدهٔ املس ساخته
که آن را اندازند و به فارسی تیر گویند.
(منتهی الارب) (آنندراج). گردوی مالیدهٔ
املس ساخته شده که در بازی آن را
می اندازند و به فارسی تیر گویند.
(ناظم الاطباء) (از ...
که آن را اندازند و به فارسی تیر گویند.
(منتهی الارب) (آنندراج). گردوی مالیدهٔ
املس ساخته شده که در بازی آن را
می اندازند و به فارسی تیر گویند.
(ناظم الاطباء) (از ...
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
مُخَتَّمٌ
1) с кольцом (на руке)
2) с белыми кольцами на ногах (о лошади)