müdahreç - مدحرج
müdahreç - مدحرج maddesi sözlük listesi
مدحرج Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَ رَ ] (ع ص) مدور.
(متن اللغة). چیزی گرد. (منتهی الارب). گرد.
غلطان. مستدیر. گردان. (یادداشت مؤلف). هر
چیز گلوله شکل و گردی که چون بر زمین
صاف بنهندش بغلطد و روان شود.
- لؤلؤ ...
(متن اللغة). چیزی گرد. (منتهی الارب). گرد.
غلطان. مستدیر. گردان. (یادداشت مؤلف). هر
چیز گلوله شکل و گردی که چون بر زمین
صاف بنهندش بغلطد و روان شود.
- لؤلؤ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَ رِ ] (ع ص) گردکننده. (از
ناظم الاطباء). گردگرداننده. (آنندراج). رجوع
به تدحرج شود.
- مدحرج البعر؛ روزی است از روزهای
زمستان. (از منتهی الارب).
|| (اِ) تپانچهٔ شش لوله. ...
ناظم الاطباء). گردگرداننده. (آنندراج). رجوع
به تدحرج شود.
- مدحرج البعر؛ روزی است از روزهای
زمستان. (از منتهی الارب).
|| (اِ) تپانچهٔ شش لوله. ...