müzri - مذرع
müzri - مذرع maddesi sözlük listesi
مذرع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ رِ ] (ع ص) پیماینده به ذراع.
(آنندراج). کسی که با ذراع اندازه می گیرد.
(ناظم الاطباء). نعت است از اذراع: اَذْرَعَ
الشی ءَ؛ قَبَضَه بالذراع. (از اقرب الموارد).
|| بقرة مذرع؛ ماده گاو که صاحب ...
(آنندراج). کسی که با ذراع اندازه می گیرد.
(ناظم الاطباء). نعت است از اذراع: اَذْرَعَ
الشی ءَ؛ قَبَضَه بالذراع. (از اقرب الموارد).
|| بقرة مذرع؛ ماده گاو که صاحب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذَرْ رَ ] (ع ص) آن که مادرش
اشرف از پدر وی باشد. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد). آنکه مادرش عرب باشد و
پدرش غیر عرب. (از متن اللغة). || اسب
سبقت برنده. (منتهی الارب) ...
اشرف از پدر وی باشد. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد). آنکه مادرش عرب باشد و
پدرش غیر عرب. (از متن اللغة). || اسب
سبقت برنده. (منتهی الارب) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذَرْ رِ ] (ع ص) بارانی که به اندازهٔ
رش نم او در زمین رفته باشد. (منتهی الارب).
|| خفه کننده با ذراع. (آنندراج) (از متن
اللغة). نعت فاعلی است از تذریع. رجوع به
تذریع ...
رش نم او در زمین رفته باشد. (منتهی الارب).
|| خفه کننده با ذراع. (آنندراج) (از متن
اللغة). نعت فاعلی است از تذریع. رجوع به
تذریع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذْ ذَ رِ ] (ع ص) آنکه بیرون
می آورد هر دو ذراع را از زیر جبه.
(ناظم الاطباء) (از متن اللغة). نعت فاعلی
است از اذراع. رجوع به اذراع شود.
می آورد هر دو ذراع را از زیر جبه.
(ناظم الاطباء) (از متن اللغة). نعت فاعلی
است از اذراع. رجوع به اذراع شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ رَ ] (ع اِ) زق صغیر. (متن اللغة).
مشکول. مشکوله. مشکیزه. خیکچه. مشک
خرد. (یادداشت مؤلف). || واحد مذارع
است. (از متن اللغة). رجوع به مذارع و نیز
رجوع به مذاریع شود.
...
مشکول. مشکوله. مشکیزه. خیکچه. مشک
خرد. (یادداشت مؤلف). || واحد مذارع
است. (از متن اللغة). رجوع به مذارع و نیز
رجوع به مذاریع شود.
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذَرْ رِ ] (اِخ) مردی از بنی
خفاجةبن عقیل که تنی از بنی عجلان را
بکشت و بدان اقرار آورد و او را به قصاص
بکشتند و از آن رو او را مذرع لقب کردند.
(یادداشت مؤلف).
خفاجةبن عقیل که تنی از بنی عجلان را
بکشت و بدان اقرار آورد و او را به قصاص
بکشتند و از آن رو او را مذرع لقب کردند.
(یادداشت مؤلف).