mirseb - مرسب
mirseb - مرسب maddesi sözlük listesi
مرسب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ سَ ] (ع اِ) یکی از مَراسب ،
ستون. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
ستون و بنای محکم. (ناظم الاطباء). رجوع به
مراسب شود.
ستون. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
ستون و بنای محکم. (ناظم الاطباء). رجوع به
مراسب شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ سَ ] (ع ص، اِ) مرد عاقل و
بردبار. (منتهی الارب). || رَسَب، یعنی
شمشیر که در زخمگاه پنهان گردد؛ ضربت
رأسه بالمرسب. (از اقرب الموارد). شمشیر
درگذرنده از چیزی که بر آن برخورد.
(ناظم الاطباء). ...
بردبار. (منتهی الارب). || رَسَب، یعنی
شمشیر که در زخمگاه پنهان گردد؛ ضربت
رأسه بالمرسب. (از اقرب الموارد). شمشیر
درگذرنده از چیزی که بر آن برخورد.
(ناظم الاطباء). ...