müsehhed - مسهد
müsehhed - مسهد maddesi sözlük listesi
مسهد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ سَهْ هَ ] (ع ص) بیخواب. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
(آنندراج). بيدارکردهشده. (غياث). بيدارشده.
بيدار. بیخوابشده. (يادداشت مرحوم
دهخدا):
نوز نبرداشتهست مار سر از خواب
نرگس چون گشت چون سليم مسهد.
منوچهری.
- مسهد کردن؛ بيدار کردن:
کردارهٔ سليمترين با ...
الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
(آنندراج). بيدارکردهشده. (غياث). بيدارشده.
بيدار. بیخوابشده. (يادداشت مرحوم
دهخدا):
نوز نبرداشتهست مار سر از خواب
نرگس چون گشت چون سليم مسهد.
منوچهری.
- مسهد کردن؛ بيدار کردن:
کردارهٔ سليمترين با ...