masnaa - مصنعه
masnaa - مصنعه maddesi sözlük listesi
مصنعه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ نَ / نُ عَ ] (ع اِ) آبگاه. (يادداشت
مؤلف). جای گرد آمدن آب باران. (منتهی
الارب) (ناظمالاطباء). آبانبار. مصنع.
(منتهی الارب). آبگير. ج، مصانع.
(مجملاللغه) (ترجمانالقرآن جرجانی
ص89). حوض بزرگ. (ترجمانالقرآن
جرجانی ص89) (مجملاللغه). حوض بزرگ
يا جايی که برای آب کشيدن کنند. ...
مؤلف). جای گرد آمدن آب باران. (منتهی
الارب) (ناظمالاطباء). آبانبار. مصنع.
(منتهی الارب). آبگير. ج، مصانع.
(مجملاللغه) (ترجمانالقرآن جرجانی
ص89). حوض بزرگ. (ترجمانالقرآن
جرجانی ص89) (مجملاللغه). حوض بزرگ
يا جايی که برای آب کشيدن کنند. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ نَ عَ ] (ع اِ) مصنعه. آبانبار.
آبگير. آبگاه. گودی که آب باران را در آن
نگاه دارند. (از يادداشت مؤلف): قلعهٔ
سميران... آب مصنعه دارد... قلعهٔ خواران...
آب مصنعه دارد... خرمه... آب مصنعه دارد.
(فارسنامهٔ ابنالبلخی ص159). هوای آن
[ آباده ] ...
آبگير. آبگاه. گودی که آب باران را در آن
نگاه دارند. (از يادداشت مؤلف): قلعهٔ
سميران... آب مصنعه دارد... قلعهٔ خواران...
آب مصنعه دارد... خرمه... آب مصنعه دارد.
(فارسنامهٔ ابنالبلخی ص159). هوای آن
[ آباده ] ...