mamuri - معموری
mamuri - معموری maddesi sözlük listesi
معموری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (حامص) آبادانی. (ناظم
الاطباء). معمور بودن. مجازاً تندرستی.
سلامت :
صحت این حس ز معموری تن
صحت آن حس ز تخریب بدن.مولوی.
دور از خوشی و معموری دور شد.
(جهانگشای جوینی چ قزوینی ج ۱ ص ۱۴۰).
و ...
الاطباء). معمور بودن. مجازاً تندرستی.
سلامت :
صحت این حس ز معموری تن
صحت آن حس ز تخریب بدن.مولوی.
دور از خوشی و معموری دور شد.
(جهانگشای جوینی چ قزوینی ج ۱ ص ۱۴۰).
و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) تیره ای از طایفهٔ جانکی
سردسیر هفت لنگ. (جغرافیای سیاسی کیهان
ص ۷۵).
سردسیر هفت لنگ. (جغرافیای سیاسی کیهان
ص ۷۵).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) دهی از بخش مرکزی
شهرستان خرمشهر است که ۹۰۰ تن سکنه
دارد که از طایفهٔ هلالات هستند. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۶).
شهرستان خرمشهر است که ۹۰۰ تن سکنه
دارد که از طایفهٔ هلالات هستند. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) دهی از دهستان
دربقاضی است که در بخش حومهٔ شهرستان
نیشابور واقع است و ۴۹۹ تن سکنه دارد. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
دربقاضی است که در بخش حومهٔ شهرستان
نیشابور واقع است و ۴۹۹ تن سکنه دارد. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
Sıradaki maddeler