müflik - مفلق
müflik - مفلق maddesi sözlük listesi
مفلق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ لِ ] (ع ص) آنکه شعر نیکو گوید.
(مهذب الاسماء) (دهار). شاعر سخن شگفت
و عجیب آورنده. (منتهی الارب). شاعری که
سخن شگفت و عجیب آورد. (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد). سخت فصیح در
شاعری. (یادداشت به ...
(مهذب الاسماء) (دهار). شاعر سخن شگفت
و عجیب آورنده. (منتهی الارب). شاعری که
سخن شگفت و عجیب آورد. (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد). سخت فصیح در
شاعری. (یادداشت به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ فَ لْ لَ ] (ع ص) شفتالوی
خشک کردهٔ دانه بیرون آورده. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و
در مصباح گوید همچنین است زردآلو و جز
آن هرگاه که از هسته جدا شده و خشک
گردیده ...
خشک کردهٔ دانه بیرون آورده. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و
در مصباح گوید همچنین است زردآلو و جز
آن هرگاه که از هسته جدا شده و خشک
گردیده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ لِ ] (اِخ) تخلص میرزا محمدعلی
طهرانی، ملقب به فخرالادباء. از اجلهٔ ادبا و
شعرای معاصر فتحعلی شاه قاجار که تا اوایل
سلطنت ناصرالدین شاه قاجار زنده بود. (از
ناظم الاطباء). صاحب مجمع الفصحاء آرد: از
اجلهٔ نجبای طهران است ...
طهرانی، ملقب به فخرالادباء. از اجلهٔ ادبا و
شعرای معاصر فتحعلی شاه قاجار که تا اوایل
سلطنت ناصرالدین شاه قاجار زنده بود. (از
ناظم الاطباء). صاحب مجمع الفصحاء آرد: از
اجلهٔ نجبای طهران است ...