mu'rib - مؤرب
mu'rib - مؤرب maddesi sözlük listesi
مؤرب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءْ رِ ] (ع ص) ظفریاب و غالب
آمده بر کسی. (ناظم الاطباء). ظفریابنده.
(آنندراج).
آمده بر کسی. (ناظم الاطباء). ظفریابنده.
(آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَرْ رِ ] (ع ص) نعت فاعلی از
تأریب. رجوع به تأریب شود. استوارکننده.
آن که تنگ و محکم می کشد گره را. (ناظم
الاطباء). || افزون کننده. (از منتهی الارب).
|| آن ...
تأریب. رجوع به تأریب شود. استوارکننده.
آن که تنگ و محکم می کشد گره را. (ناظم
الاطباء). || افزون کننده. (از منتهی الارب).
|| آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَرْ رَ ] (ع ص) نعت مفعولی است
از تأریب. رجوع به تأریب شود. استوار.
(ناظم الاطباء). استوار کرده شده. (آنندراج).
کامل و افزون کرده شده: گویند اعطاه اللََّه
عضواً مؤرباً؛ داد خدا او را عضو کامل و
استوار. ...
از تأریب. رجوع به تأریب شود. استوار.
(ناظم الاطباء). استوار کرده شده. (آنندراج).
کامل و افزون کرده شده: گویند اعطاه اللََّه
عضواً مؤرباً؛ داد خدا او را عضو کامل و
استوار. ...