mug - موغ
mug - موغ maddesi sözlük listesi
موغ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص، اِ) مغ را گویند. (برهان). ج،
موغان. (ناظم الاطباء). مغ. (زمخشری).
همان مغ است. (آنندراج) (انجمن آرا).
مجوس. (یادداشت مؤلف):
با قبلهٔ آتشین چو موغند
وز آتشهات در فروغند.؟ (از آنندراج).
و رجوع به مغ شود.
موغان. (ناظم الاطباء). مغ. (زمخشری).
همان مغ است. (آنندراج) (انجمن آرا).
مجوس. (یادداشت مؤلف):
با قبلهٔ آتشین چو موغند
وز آتشهات در فروغند.؟ (از آنندراج).
و رجوع به مغ شود.