zare - زاره
zare - زاره maddesi sözlük listesi
زاره Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ / رِ ] (اِمص) اسم مصدر است از
زار، ریشهٔ زاریدن بمعنی زاری. (اسم مصدر و
حاصل مصدر تألیف دکتر معین ص ۹۸). گریه
و ناله. (برهان قاطع). ناله و تضرع باشد.
(آنندراج). و مترادف ناله و گریه.
(جهانگیری). زاری. (برهان ...
زار، ریشهٔ زاریدن بمعنی زاری. (اسم مصدر و
حاصل مصدر تألیف دکتر معین ص ۹۸). گریه
و ناله. (برهان قاطع). ناله و تضرع باشد.
(آنندراج). و مترادف ناله و گریه.
(جهانگیری). زاری. (برهان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (ع اِ) گروه انبوه از مردم. (تاج
العروس). || جماعت شتران. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد) (تاج العروس).
|| گروه انبوه گوسفندان. (تاج العروس).
|| گروه ۵۰ تا ۶۰ ...
العروس). || جماعت شتران. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد) (تاج العروس).
|| گروه انبوه گوسفندان. (تاج العروس).
|| گروه ۵۰ تا ۶۰ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (اِخ) (عین الـ ...) چشمه ای است
معروف در بحرین. (از معجم البلدان).
معروف در بحرین. (از معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (اِخ) قریه ای است به صعید.
(منتهی الارب) (تاج العروس). یاقوت آرد:
زاره شهری است به صعید نزدیک به قفط. (از
معجم البلدان). و در قاموس الاعلام ترکی
آمده است: ناحیه ای بدین نام در صعید مصر
است.
(منتهی الارب) (تاج العروس). یاقوت آرد:
زاره شهری است به صعید نزدیک به قفط. (از
معجم البلدان). و در قاموس الاعلام ترکی
آمده است: ناحیه ای بدین نام در صعید مصر
است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (اِخ) قریه یا شهری است واقع
میان ارزنجان و سیواس. حمداللََّه مستوفی
آرد: از ارزنجان تا دیه خواجه احمد پنج
فرسنگ.... از او تا اگرسوک پنج فرسنگ، از
او تا زاره هشت فرسنگ. (نزهة القلوب چ
لیدن ...
میان ارزنجان و سیواس. حمداللََّه مستوفی
آرد: از ارزنجان تا دیه خواجه احمد پنج
فرسنگ.... از او تا اگرسوک پنج فرسنگ، از
او تا زاره هشت فرسنگ. (نزهة القلوب چ
لیدن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (اِخ) قریه ای است در طرابلس
غرب، از آنجا است ابراهیم زاری بازرگان
مالدار. (از تاج العروس) (منتهی الارب).
یاقوت نویسد: سلفی ابراهیم زاری را که از
اعیان تجار و مالداران بود و به اسکندریه
درآمده بود بدان ...
غرب، از آنجا است ابراهیم زاری بازرگان
مالدار. (از تاج العروس) (منتهی الارب).
یاقوت نویسد: سلفی ابراهیم زاری را که از
اعیان تجار و مالداران بود و به اسکندریه
درآمده بود بدان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (اِخ) قریه ای بزرگ است در
بحرین. و بسال ۱۲ هـ . ق. بهنگام خلافت
ابی بکر گشوده شد و با اهالی آن صلح برقرار
گردید. از این جا است مرزبان الزاره. (از
معجم البلدان). و رجوع به تاج ...
بحرین. و بسال ۱۲ هـ . ق. بهنگام خلافت
ابی بکر گشوده شد و با اهالی آن صلح برقرار
گردید. از این جا است مرزبان الزاره. (از
معجم البلدان). و رجوع به تاج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زارْ رِ ] (اِخ) فردریک. پروفسور
باستان شناس آلمانی است. او را تصنیفاتی
است در صنایع ایران قدیم و نقوش برجسته و
تاریخ باستانی ایران. وی مدیر شعبهٔ آثار
اسلامی موزهٔ فردریک برلن بوده و مقدمه ای
بزبان فارسی بر کتاب ...
باستان شناس آلمانی است. او را تصنیفاتی
است در صنایع ایران قدیم و نقوش برجسته و
تاریخ باستانی ایران. وی مدیر شعبهٔ آثار
اسلامی موزهٔ فردریک برلن بوده و مقدمه ای
بزبان فارسی بر کتاب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زارْ رَ ] (اِخ) قبیله ای است از ازد.
رجوع به تاج العروس و زاره (بدون تشدید)
شود.
رجوع به تاج العروس و زاره (بدون تشدید)
شود.