nivare - نیواره
nivare - نیواره maddesi sözlük listesi
نیواره Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ / رِ ] (اِ) چوبی که خمیر نان را
بدان پهن سازند. (برهان قاطع) (جهانگیری)
(از انجمن آرا) (از رشیدی). وردنه.
بدان پهن سازند. (برهان قاطع) (جهانگیری)
(از انجمن آرا) (از رشیدی). وردنه.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ رِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
سرکانهٔ بخش پاپی شهرستان خرم آباد. در
۱۶هزارگزی غرب ایستگاه سپیددشت و در
منطقهٔ کوهستانی گرمسیری واقع است و ۱۲۰
تن سکنه دارد. آبش از چشمهٔ برجی،
محصولش غلات و ذرت و شغل اهالی ...
سرکانهٔ بخش پاپی شهرستان خرم آباد. در
۱۶هزارگزی غرب ایستگاه سپیددشت و در
منطقهٔ کوهستانی گرمسیری واقع است و ۱۲۰
تن سکنه دارد. آبش از چشمهٔ برجی،
محصولش غلات و ذرت و شغل اهالی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نِ رِ) (اِ.) وردنه ؛ چوبی استوانه ای که خمیر نان را با آن پهن می کنند.