vurug - وروغ
vurug - وروغ maddesi sözlük listesi
وروغ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وُ ] (اِ) تیرگی و کدورت و اختلال.
(ناظم الاطباء). تیرگی و کدورت. (برهان)
(آنندراج). مقابل فروغ. (فرهنگ فارسی
معین):
بیا ساقی آن آب آتش فروغ
که از دل برد رنگ و از جان وروغ.
فخرگرگانی (از جهانگیری و رشیدی).
...
(ناظم الاطباء). تیرگی و کدورت. (برهان)
(آنندراج). مقابل فروغ. (فرهنگ فارسی
معین):
بیا ساقی آن آب آتش فروغ
که از دل برد رنگ و از جان وروغ.
فخرگرگانی (از جهانگیری و رشیدی).
...