bazgün - بازگون
bazgün - بازگون maddesi sözlük listesi
بازگون Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص مرکب، ق مرکب) سرنگون.
واژگونه. وارونه. برگشته. (ناظم الاطباء).
واژگون. (آنندراج) (فرهنگ
ضیاء):
بازگون است جمله کار جهان
تا بحدی که ماورای حدست.
بدرالدین چاچی (از فرهنگ
ضیاء).
و رجوع به بازگونه و واژگونه شود.
|| معکوس. عکس. برعکس.
(ناظم الاطباء).
واژگونه. وارونه. برگشته. (ناظم الاطباء).
واژگون. (آنندراج) (فرهنگ
ضیاء):
بازگون است جمله کار جهان
تا بحدی که ماورای حدست.
بدرالدین چاچی (از فرهنگ
ضیاء).
و رجوع به بازگونه و واژگونه شود.
|| معکوس. عکس. برعکس.
(ناظم الاطباء).